آواز دهل
هرچی که شنیدی از
خوشبختی این خونه
آواز دهل بوده
چن ساله که بیهوده
می سوزه دلم توی
آتیشی که بی دوده
چن ساله که می جنگم
با خنده و با گریه
تا رابطه محکم شه
پل ساختم از جسمم
تا همقد یک بوسه
از فاصله مون کم شه
مادر منو باور کن
موندن توی این برزخ
به هیچی نمی ارزه
هر شب توی این بستر
من زنده به گور میشم
باحس زنی هرزه
من بوی خیانت رو
از لای همه حرفاش
چن ساله که حس کردم
تنهام نذار مادر
باید تن این راهو
باز سمت تو برگردم
مادر منو باور کن
غیر از خود تو هیشکی
همبغض دل من نیس
هیچ مردی توی دنیا
تو فهم و شعور و حس
همقامت یک زن نیس
یک عمره نخوابیدم
آغوش تو رو میخوام
لالایی بخون بازم
یک عمر بسه مادر
یک عمره که با حسرت
می سوزم و می سازم
هرچی که شنیدی از
خوشبختی این خونه
آواز دهل بوده
چن ساله که بیهوده
می سوزه دلم توی
آتیشی که بی دوده