جنگل باور

تلی از خاکستر..خوشه ی خشکیده و چشمان تو که جنگل سبز بود میان همه ی این بی عدالتی

وجود تو غزل شده

بدون وزن و قافیه

برای شاه بیت غزل

ردیف چشمات کافیه

 

تو جنگل باورمی…

اما بدون یک درخت

تو شاه این قلب منی

اما بدون تاج و تخت

 

شکسته بودم جون دادی

منو به آسمون دادی

شدی تو یار و یاورم

زنده شد با تو باورم

 

فقط تو رو شنیدم

چشای سبزت و دیدم

واژه واژه غزل شدم

به شکل تو بدل شدم

 

 

 

 

 

 

https://www.academytaraneh.com/115754کپی شد!
121
۲
۱

  • حامد تقی خواه کامنتم رو شعر قبلت قبل دیدن این بود افرین یه همچین شعری توقع داشتم ، میگن خدا مراد دلای پاکو زود میده 😅😅😅 خدایا این دل پاکو از ما نگیر .../// ردیف چشمات کافیه / برای هر شعر و غزل/ قافیه ها رو بیخیال / با بودنت میشن عسل / ..../// تقدیم نگاهت سالار