مشتاق دیدارتم...

ببخشید عزیزم

این ترانه را برای تو گفتم؛ نگذار دیگران بخوانند

مشتاق دیدارتم

اگه لحظه لحظه گرفتارتم
اگه کفتر جلد دیوارتم
ببخشید عزیزم که سربارتم
ببخشین که مشتاق دیدارتم

منو قطره قطره بریزاز چشات
بریز از چشات تا بیفتم به پات
یه منظومه میچرخه دور سرت
منم زنده ام تا بمیرم برات

حالا که دلت داره میره، برو
دلت وقتی اینجوری گیره، برو
اگه فکرت اینه ازم بگذری
یکی دیگه جامو بگیره، برو

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

  • حامد تقی خواه سلام خوش آمدید ، یه پیشنها بی اهمیت دارم برات مهدی جان/// دلت وقتی اینجوری گیره برو = دلت وقتی اینجا میگیره برو /// جسارت کردم سلامت باشی ، بازم مارو به میهمانی شعر هات دعوت کن
    • Mehdi_mhmdi سلام جانم. خوشحالم کردی با نظر ارزشمندت. به نظرم پیشنهاد شما بهترش میکنه. البته عمدتا غزل کار کرده ام. به نظرم بعد از ترانه "تو خزر، من سبلان" ، این دومین ترانه من باشه. خیلی از حال و روز ترانه روز، خبر ندارم. نمیدونم دقیقا چه مقدار غنا میخاد، چه مقدار به عامه نزدیک باشه. اما اخیرا ترانه های چهره ها رو که میخونم، ظاهرا تلفیق هر دو فضاست؛ هرچند به نظرم بهتره ترانه، یه چند قدم بالاتر بیاد تا مخاطب رو هم با خودش بالاتر بکشه.
      • حامد تقی خواه در موسیقی هزاران سبک هست شما راه خودت رو برو و مخاطب رو با خودت کمکم همراه میکنی ،
    • جواد معقول سلام،باتوجه به پیشنهاد شما جواب دادم،و سپاس از شاعراین شعر،بنظر بنده حالاکه دلت داره می ره برو،دلت وقتی اینجوری گیره برو،خیلی بامعنی تره،چون داره پیشنهاد میده اگه دلت بامن نیست برو،نه اینکه از مکان گلایه داشته باشه،البته این نظر شخصی من بود،به نظر شماهم احترام میزارم
      • حامد تقی خواه جواد جان اگر در بالا صحبتی از تغییر حالات یا نشانه هایی از گیر بودن دل شده بود و این مصرع یه ارتباط عمودی با اون میداد منم باهاش موافق بودم عزیزم ، ولی بغیر سربار بودن ک اونم اشاره زیادی به نفر سوم نیست ناگهان تو بیت اخر چیزی ک صحبتی دربارش نبوده رو وارد کردن از دید من خوب نیست ، اما هیچ دلیلی نداره ک حرف من وحی منزل باشه و قطعا شما هم از زاویه دید خودتون درست میفرمایید