جوابم کرد…

از مرگ شیرین‌تر چه می‌ماند
وقتی که پایان‌ت غم‌انگیز است؟
این زندگی یک قهوه‌ی تلخ و
صورت‌حساب‌َش روی این میز است

میزی که کنج کافه‌ای تاریک
جای قرار و بی‌قراری بود
هرگز فراموش‌َت نخواهد کرد
مردی که سمت تو فراری بود!

عطر خوش موهای نم‌دارش
یک نسخه‌ی دیرینه از گل بود
هر جرعه‌ای از طعم لب‌هایَ‌ش
پیمانه‌ای از شهد و الکل بود

قدر وجودش را ندانستم
صبر و سکوتَ‌ش بی‌خیالَ‌م کرد
ممکن‌ترین بودم در آغوشَ‌ش
ممکن‌ترین بود و محالَ‌م کرد!

هی جرعه‌جرعه از خودش نوشاند
نوشیدم و مستی خرابَ‌م کرد
خالی شد و کم‌کم ترک برداشت
خالی شد و دیگر جوابَ‌م کرد

دارائیِ من بعد از آن مستی
ته مانده‌ی در استکانَ‌م بود!
چیزی از آغوشَ‌ش نفهمیدم
با این‌که آغوشَ‌ش جهانَ‌م بود

شیرین‌ترین نوشیدنی مرگ است
در کافه‌ای متروک و تودرتو
باید تقاصَ‌ش را بپردازم
هی کافه‌چی! صورت‌حسابَ‌م کو؟

#مهدی_دمی‌زاده
#مهدی‌دمی‌زاده
#بوک‌مارک #بوک_مارک #پادکست_بوک‌مارک #پادکست_بوک_مارک

کانال تلگرام اشعار، نوشته‌ها و پادکست‌ها:
https://t.me/MehdiDamizadeh
صفحه اینستاگرام:
https://www.instagram.com/mehdi_damizadeh

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/115786کپی شد!
107
۳

  • Farzad62659096 🙏✨
  • حامد تقی خواه مهدی جان باور دارم شاعر خوبی هستی و پیشنهاد دادن بتو واقعا جرئت میخواد اما اگر این پیشنهاد رو ندم انگار چیزی به خودم بدهکارم /// عطر خوش موهای نم‌دارش/ یک نسخه‌ی دیرینه از گل بود/ هر جرعه‌ای از طعم لب‌هایَ‌ش/ پیمانه‌ای از شهد و الکل بود = عطر خوش موهای نم دارش/ صد مرتبه خوشبو تر از گل بود / هر جرعه ای از طعم لب هایش/ پیمانه ای از شهد و الکل بود///// باز هم ببخشید شاعر