همکلاسی

امروز! همان دیروزی است که، فردا حسرتش را خواهی خورد...

همکلاسی! روزگار از من و تو ما رو گرفت
از تو سرمشقای شب مشق الفبا رو گرفت

“بابا آب داد”و گرفت و”بابا نان داد”و گرفت
حتی نامردی نکرد و خودِ بابا رو گرفت

همکلاسی! حسنک غصه داره یه عالمه
که یکی سادگیشو از تو کتابا رو گرفت

پتروسِ قصه خوابش برد، زیر سد شکست و مرد
آخه التهابِ چت قدرت دستا رو گرفت

راستی چوپانِ دروغگو اس ام اس نوشته بود
گفته بود بزغاله مون گله ی گرگا روگرفت

همکلاسی نیمکت خاطره هات یادت نره
گرچه گردِ زندگی تاریخ و امضا رو گرفت

دستی که تاریخ دیروزو تو دفترت نوشت
شایدم یه روز اومد تموم فردا رو گرفت

همکلاسی«تکدرختِ» باغچه ی کبرا شکست
آخرش بزرگ شد و تصمیم کبرا رو گرفت…

https://www.academytaraneh.com/115653کپی شد!
102
۶

درباره‌ی حمید اسم خانی

https://www.academytaraneh.com/author/takderakht/ /یک زمانی بود خودهای حقیقی در دل خود داشتیم بس به ذهن خویش کدهای مجازی کاشتیم.. .... این دومین پروفایل بنده است، چرا که رمز و راز پروفایل قبلی ام را فراموش کردم و پیدا نشد که نشد... https://www.adinehbook.com/gp/product/6009030163 https://www.aparat.com/v/ia2SO .

  • عباس مقدم درود دوست گرامی.شخصا بی تعارف لذت بردم از ترانه تون و منو برد به روزهای کلاس و درس.سبز بمانید
  • gelauol2005 درود جناب اسم خوانی ، در کل کار خوبی بود و ایده جالبی داشت ، تمام کارهای شما حرفی برای گفتن دارند و میشه گفت که سطحی نیستند و همین به ارزش ترانه هات اضافه میکنه ، تابنده بمانی و برقرار
  • حامد تقی خواه سلام حمید جان سه بیت اول خیلی خوب و قوی بود در ادامه هم خوب بود اما اون سه بیت بیشتر ... فدای خوبیات این شعرو قبلا منتشر نکرده بودی ؟ من چون تمام شعرهارو با دقت چندین بار میخونم و بعد نظر میدم به چشمم آشنا اومد و یقین دارم قبلا خوندمش
    • Takderakht666 سلام آقا حامد «دقیق النّظر»! ممنون از این‌همه توجه. این غزل‌ترانه رو قبلا فرستاده بودم تأیید نشده بود، دوباره فرستادم که اوّل دوّمی تأیید شد، دوّم اولی. 🙏