تئوری موسیقی (تعاریف اولیه )
یک نت موسیقی به تنهایی ارزشی ندارد و نمیتواند آهنگ جالبی ایجاد کند. هرچقدر هم این نت خوشصدا باشد، دلیلی نداردکه موسیقی نامیده شود. برای مثال تصور کنید از یک بازیکن بسیار توانای فوتبال بخواهیم به تنهایی با یازده نفر حریف مقابل مسابقه بدهد و نه تنها از آنها گل نخورد، بلکه چون بازیکن برجستهای است، چند گل هم به دروازهی حریف وارد کند! البته طرح چنین مثالی، یک شوخی است. زیرا شما میدانید یک بازیکن هرچقدر هم توانا باشد، نمیتواند در مقابل یازده نفر بازی کند و نتایج خوبی هم به دست آورد. بنابراین نتیجه مطلوب زمانی حاصل میشود که در مقابل بازیکنان حریف، یازده نفر بازیکن حرفهای قرار گیرند. نتهای موسیقی هم وقتی دست به دست هم بدهند، میتوانند آهنگ زیبایی را ایجاد نمایند. مشروط بر آنکه در یک ارتباط منظم و منطقی با هم باشند. نمیتوانیم چند نت را بدون هیچ معیاری کنار هم قرار دهیم و انتظار داشته باشیم آهنگ زیبایی خلق شود که اگر چنین بود نه تنها همهی انسانها بلکه رایانهها و حتی حیوانات هم آهنگ میساختند! پرسش: معیار منطقی برای تشکیل آهنگ زیبا یا ملودی چیست؟ ملودی چشم و چراغ هر قطعهی موسیقی است و سهم آن در بیان مطلب از دیگر اجزاء آهنگ (ریتم و هارمونی) بیشتر است. به همین دلیل نتهای یک ملودی باید طوری تنظیم شوند که در مجموع بیانگر یک موضوع و یا احساس خاصی باشند، مثل غم، شادی، ترس، عشق، نفرت، شوخی، قدرت، تفکر، تعجب، بندگی، آوارگی، حماسه، شجاعت و… به همین منظور یک ملودی باید چند مشخصه را داشته باشد تا معنی خاصی را بدهد
. ۱ـ نت آغازین با نت پایانی معمولاً همنام است. یعنی با همان نتی که آغاز می شود، به همان نت هم پایان می گیرد. گاه نت پایان می تواند یک نت هماهنگ با نت آغازین باشد. با نت آغازین یک فاصلهی ملایم و خوشایند بسازد.
ـ۲ فواصل بین نتهای ملودی از یک دانگ معینی باید تبعیت کند. ۳ـ کشش زمانی نتهای ملودی باید در ارتباط با هم دارای تناسب زمانی باشند. برای مثال یک نت کوتاه و یک نت بسیار بلند، نمیتوانند تشکیل یک ملودی را بدهند، اگرچه بخشی از موسیقی به حساب میآیند
۳ـ یکی دیگر از خصوصیات ملودی، نفوذ در حافظه انسان است، به طوری که شنونده پس از مدتی میتواند همان ملودی را بازخوانی کند. اما اگر یک قطعه آهنگ، حالت ملودیک نداشته باشد و یا جاذبه آن ضعیف باشد، خیلی زود از حافظه انسان پاک میشود. ملودی هرچه گیرا تر باشد، خیلی راحت و سریع در مغز شنونده ثبت میشود و برای همین است که آهنگهای زیبا با گذر زمان همچنان در ذهن مردم باقی میمانند. یک ملودی گاهی تمام یک قطعهی موسیقی را تشکیل میدهد، نظیر بسیاری از آهنگهای شرقی ازجمله آهنگهای ایرانی و گاهی فقط بخشی از یک قطعه به حساب میآید. نظیر بسیاری از آهنگهای غربی که در آنها علاوه بر ملودی، بخش هارمونی هم حضور دارد و نقش ویژهی خود را ایفا میکند
با هر ترکیبی ملودی ایجاد نمی شود
ساز
ابزاری که بتواند صداهای موسیقایی تولید کند، ساز نام دارد. سازها بهطور معمول توسط انسان به صدا درمیآیند مگر اینکه از نوع الکترونیک و خودکار باشند. تاکنون هزاران ساز مختلف توسط بشر ساخته شدهاند ولی امروز تعداد خیلی کمتری از این تعداد رایج است. سازها دارای اشکال و صداهای بسیار متنوعی هستند. فرهنگهای مختلف متناسب با سلایق خود، برخی از سازها را بیشتر مورد توجه قرار میدهند. اما خارج از دستهبندی های فرهنگی، تمام سازهای جهان امروز را به سه گروه اصلی میتوان تقسیم کرد. الف ـ سازهای بادی که با دمیدن هوا در یک لوله صدا میدهند، مثل نی، سرنا، فلوت و… ب ـ سازهای زهی که با لرزش یک زه یا سیم به صدا درمیآیند، مانند تار، سهتار، کمانچه، ویولون و… ج ـ سازهای کوبهای که با کوبیدن دست یا چوب بر سطح آنها صدا میدهند، مثل دف، تنبک، دایره و…
موسیقی سازی
اگر یک آهنگ از ابتدا تا انتها فقط با صدای سازهای مختلف شنیده شود، به آن موسیقی سازی میگویند. یعنی موسیقیای که محتوایش را فقط با صدای ساز بیان میکند.
آواز
چنانچه دستگاه تولید اصوات موسیقایی، حنجرهی انسان باشد، به صدای بدست آمده، آواز میگویند و مهم نیست که صدای انسان با چه زبان و یا چه واژههایی به گوش برسد. فقط باید صداها موسیقایی باشند.
موسیقی آوازی
وقتی تمام یک آهنگ بهطور کامل با صدای انسان بوجود آید، آن را موسیقی آوازی میگویند. موسیقی آوازی ممکن است با همراهی یک یا چند ساز، ارائه شود.
گروه و ارکستر
وقتی مجری موسیقی از یک نفر بیشتر شد، به مجموعه آن ها، گروه میگویند. گروه موسیقی می تواند از ۲ تا ۱۵ نفر باشد. اگر تعداد از این بیشتر شود، به آن ارکستر میگویند. ارکستر ممکن است بیست نفره و یا دویست نفره باشد. فرقی هم نمیکند همهی اعضای آن نوازنده باشند یا خواننده و یا ترکیبی از این دو. ارکسترهای کمتر از سی نفر غالباً به ارکستر مجلسی معروف اند.
سازآرایی
تعداد سازهای به کار رفته در یک گروه یا ارکستر و همینطور تعیین نوع سازها و تعداد و نوع خوانندهها، سازآرایی نام دارد. سازآرایی درحقیقت، همان آرایشی است که آهنگساز در ارکستر انجام میدهد تا به صداهای مورد نظر خود دست یابد. برای مثال وقتی قرار باشد مجری موسیقی بیش از یک نفر باشد، مسئلهی جدیدی پیش روی آهنگساز یا رهبر ارکستر قرار میگیرد. چگونه باید سازها را با هم هماهنگ کرد؟ چه سازهایی در کنار یکدیگر صدای بهتری میدهند؟ از نظر بسامدی کدام محدوده را کدام ساز باید بنوازد؟ شدت و ضعف صداها برای سازهای مختلف چگونه باید باشد؟ و… اینها پرسشهایی است که فن سازآرایی بدان میپردازد و بهترین ترکیب را برای اجرای یک آهنگ خاص پیشنهاد میدهد.
موسیقی تک صدایی
آهنگهایی که فقط از یک یا چند ملودی پشت سر هم تشکیل شوند، موسیقی تکصدایی نام دارند. نمونهی بارز آن بسیاری از آهنگهای موسیقی ایرانی و سایر کشورهای همسایه است که تمام ساختار آهنگ را ملودی آن تشکیل میدهد. همچنین اغلب نوحهها و آواهای محلی، موسیقی تکصدایی به حساب میآیند.
موسیقی چند صدایی
برعکس موسیقی تکصدایی این نوع موسیقی از چندین بخش همزمان تشکیل میشود. یعنی هم زمان به جای اینکه فقط صدای یک ملودی به گوش برسد، چندین ملودی با ریتم و فواصل متفاوت به گوش میرسند. ملودیهای هم زمان نه تنها مزاحم یکدیگر نیستند، بلکه به لحاظ هارمونی و هماهنگی به زیبایی یکدیگر کمک میکنند.
تک نوازی و تک خوانی
مجری موسیقی وقتی یک نفر باشد و موسیقیاش را تنها با یک ساز بیان کند، تکنوازی و در صورتی که ابزار بیانش حنجرهی او باشد، تکخوانی گویند.
هم نوازی و هم خوانی
چنانچه تعداد نوازنده یا خواننده از یک نفر بیشتر باشد و تمام آنها به اجرای تنها یک ملودی بپردازند، در این حالت آنها را همنواز یا همخوان میگوییم.
دو نوازی و چند نوازی
اگر دو نوازنده به طور همزمان به اجرای دو ملودی متفاوت بپردازند، یعنی یک آهنگ دوصدایی را اجرا کنند، در این حالت به ترکیب آنها دونوازی میگویند. زیرا دو چیز متفاوت را مینوازند. اگر نفرات اضافه شوند و همینطور به ازای هر نفر جدید یک خط ملودی دیگر و متفاوت به مجموعه اضافه شود، به ترتیب، سهنوازی، چهارنوازی و… میگویند.
بداهه نوازی و بداهه خوانی
مجریان موسیقی چه خوانندگان و چه نوازندگان به طور معمول آهنگهایی را اجرا میکنند که پیشتر ساخته و پرداخته شدهاند ولی گاهی پیش میآید یک مجری موسیقی آهنگی را اجرا کند که در همان لحظهی اجرا به ذهنش رسیده و بیدرنگ از طریق ابزار موسیقاییاش ـ ساز یا حنجره ـ ارائه میدهد. به اینگونه اجراها، بداههپردازی میگویند، یعنی توان آفرینش موسیقی در زمان اجرا و نه پیش از اجرا. البته چنین قابلیتی دانش و ذوق بالایی میطلبد و هر کسی قادر نیست بداهه نوازی و بداهه خوانی کند. این امکان مانند خیلی چیزهای دیگر، بسته به ارائهدهندهی آن، می تواند ضعیف یا قوی باشد.
کاربردهای موسیقی
برخی افراد گمان میکنند موسیقی فقط یک تفریح و تفنن است که البته در یک حالت خاص میتواند چنین باشد. با نگاهی گذرا به زندگی اجتماعی پیرامون خود به روشنی میبینیم که موسیقی چه کارکردهای گستردهای در همهی جوانب زندگی ما دارد. برخی موارد استفادهی آن بدین شرح است. الف ـ موسیقی سرور: که به بیان شور و شادی در مراسم جشن تولد، ختنهسوران، عروسی، جشن موفقیتهای کاری، جشن خداحافظی، جشن استقبال، جشن پیروزیهای جنگی و… میپردازد. ب ـ موسیقی سوگ: که به بیان غم و ماتم به ویژه در هنگام مرگ نزدیکان، بلاهای طبیعی، خرابیهای جنگ و… میپردازد. ت ـ موسیقی حماسی:که شامل مارشهای جنگی، سرودهای میهنی و انقلابی میشود. ج ـ موسیقی مذهبی: ویژهی معابد، مساجد، کلیساها و… که با شکلهایی چون مرثیهخوانی، نوحهخوانی، مناجاتخوانی، مولودیخوانی و… بروز میکند. د ـ موسیقی عاشقانه و عارفانه: که بیانگر حالات تنهایی و دلدادگی به معشوق زمینی و آسمانی است. و ـ موسیقی سرگرمی و تفنن. ه ـ موسیقی توصیفی: که برای وصف یک رویداد طبیعی، اجتماعی و غیره به کار میرود و معمولاً موسیقیهای فیلم و نمایش از موسیقی توصیفی بیشتر بهره میگیرند. ی – موسیقی درمانی: که در بیشتر فرهنگ های بومی رواج دارد و از آن برای درمان برخی بیماری های روحی و روانی استفاده می شود.
هارمونی
در طبیعت، معمولاً صدای خالص شنیده نمی شود. آن چه به عنوان موسیقی پرده گوش ما را می لرزاند، ترکیبی از صداهای مختلف است که گاه آگاهانه و گاه به صورت تصادفی به وجود می آید. تقریباً تمام آهنگ هایی که می شنویم، علاوه بر صدای اصلی، دارای صداهای فرعی دیگری هستند که این صداهای فرعی توسط آهنگسازان با استفاده از دانش هارمونی، برای همراهی صدای اصلی به خدمت گرفته می شوند. هارمونی در واقع، دانش ترکیب صداهای گوناگون است به طوری که در مجموع، یک موسیقی دلنشین تر و تأثیر گذارتر به وجود آید. نخستین پله برای ورود به دنیای هارمونی آشنایی با انواع آکوردهاست.