جم جمک
با سلام خدمت تمام دوستان این کار یه ترانه ی قدیمیِ به خوبیِ خودتون ببخشید.
جم جمک برگِ خزوون
پاییز رنگ قصه مون
یه ستاره جون میده
تو دست گرمِ آسمون
یه غزل زخمی و
چن تا نشستن توی لک
پرو پاشون خونیِ
از دست قانون فلک
توی زندون خزه
ماهی لبش رو می گزه
میگه شاید معجزه
مارو تو دریا بندازه
ببینم آینه چه شه
که نصف شب جار میکشه
هرکی باش حرف میزنه
شبیه آب و آتیشه
این جراحت دله
یه گوشه ای معطله
با یه تیغ نقره ای
منتظر این غزلِ
پیله ی وحشت شب
پلاس مرگِ رابه را
نعش پوپک رها
به زیر بغضِ سایه ها
جم جمک برگِ خزوون
از مرگِ این غزل نخون
از حصار و دلهره
ترس و عذاب و طعم خون
یه روزی تموم میشه
کابوسِ پاییزیِ ما
خورشیدو باز میارن
رو شونه ی کجاوه ها
جم جمک برگ ِ خزون
دلا میشن یه روز جوون
کوچه ها روشن میشه
دنیا میشه رنگین کمون .