لاابالی

لاابالی

لا ابالی وسط شهرمو تو کوچه ولم من با اون مزرعه ی موی تو آشوب دلم

شب به فکر غزلی نابم و تو کش مکشم
یکمی مونده که از عشق تو دیوونه بشم
لا ابالی وسط شهرمو تو کوچه ولم
من با اون مزرعه ی موی تو آشوب دلم
تو با اون طرز نگات چهره ی حیرت آورت
یه قشون آدم میان رژه میرن پشت سرت
همه رو پس میزنم میخوام جلو همه درام
هرچی میرم به جلو مث عقب گرده برام
چی میشه گوشه ی قلبت به منم یه جا بدی
یه نگاه بهم کنی تموم شه این تراژدی
عاشق اینم بهم یه اعتنایی بکنی
توی (ه)تاریخ دلم فرمانروایی بکنی
تو بهم امر بکنی منم اطاعت بکنم
من به سرباز تو بودن میخوام عادت بکنم

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/114559کپی شد!
637
۱۷
۲
۶