یه روزی فردا میشه
فرداها میان ولی چشمای ما
توی حسرت یه فردای دیگه س
مثه بچه ای که بوی مادرش
واسه اون بوی یه دنیای دیگه س
واسه ما فردا یه رویای جدا س
فردا واسه منو تو روز خداس
واسه ی شب غم انگیز ستم
تعبیر فردا رو بشنو تا بگم
روزی که غروب دلتنگ نداره
روزی که چشمای ما نمیباره
روزی که رفتگر کوچه ی شب
جای حسرت نون تو سفره میذاره
روزی که این آسمون سربلند
شرم از آه واشک هیشکی نداره
روزی که جای سکوت جرات ما
گل فریاد تو دل شب میکاره
روزی که جمع منو تو مامیشه
روزی که درای رحمت وامیشه
فردا اون روزیه که پشت ستم
از دلاوری ماها تا میشه
فردا شب تموم میشه روزمیرسه
فردا میاد یه روزی فردا میشه