نقد آقای علی ادریس زاده بر ترانه خانم نفیسه محمد نژاد
پُش(ت) می کنم به کلّ ِ دنیای سرد
تا که حرم دنیای گرم من شه
اون پرچم صلحی که حرفش میشه
باید فقط برای من کفن شه!
وقتی پرنده های شوم ِ غربی
به اوج آسمونمون رسیده
حق بده اونارو به تیر ببندیم
کارْد ، به استخونمون رسیده…
جلو چشامو هاله ی خون گرفت
تو صحن اون دوباره بارون گرفت
توو کربلا، خواهر ِ آقا تونس
زمین و آسمونو آشوب کنه
مرهم دردای برادر بودو
دلم میخواد حال منم خوب کنه
دلم میخواد براتْ و امضا کنه
اسم مدافعارو روم بذاره
نذاره خم شم جلوی کافرا
میخوام برام سنگ ِ تموم بذاره
جلو چشامو هاله ی خون گرفت
تو صحن اون دوباره بارون گرفت
درود.
خوشحالم و باعث افتخاره میتونم نظرات شخصیمو روی ترانه خانم محمد نژاد گرامی بنویسم.
ابتدا در مورد کلیات اثر چند مورد و بیان میکنم و بعد به جزییات میپردازم.
از نظر من در خلق دو نوع اثر هنری (از لحاظ محتوا) بیش از سایر بخش ها دقت و وسواس و به خصوص مطالعه نیازه…
یکی آثار طنز که نباید از طنز به هزل برسه و دیگری آثار آیینی و مناسبتیه که واقعا حرکت در این دو مسیر حرکت روی لبه تیغ و بسیار حساسه به خصوص در بحث آثار آیینی و مناسبتی مطالعه جانبی و خارج حیطه تخصصی هنر بسیار ضروریه…
با این مقدمه به بررسی ترانه مذکور میرسیم .ترانه ای که این احتمال در سرودنش وجود داره که سفارشی و یا برای شرکت در محفل و برنامه یا مسابقه خاص ادبی نوشته شده…
در نوشتن این دست آثار با توجه به موضوع های مشخص مناسبتی در مبحث اجرا باید به شکل نگارش به اصطلاح “سازمانی” توجه داشت.
مواردی مثل:
-استفاده از المانهای پور شور و حماسی
-عدم استفاده از تصویر سازی های دو پهلو و کنایی (سیاسی-اجتماعی-دینی)
-استفاده از المانهای قابل درک برای عموم اقشار جامعه
-ترکیب احساس و عاطفه در کنار حماسه و غرور
و…
اما بررسی جزییات اثر
پُش(ت) می کنم به کلّ ِ دنیای سرد
تا که حرم دنیای گرم من شه
اون پرچم صلحی که حرفش میشه
باید فقط برای من کفن شه!
در بیت اول بند رابطه سرد و گرم با قدرت و خوب پرداخت نشده و حتی پشت کردن به کل دنیا برای رسیدن به حرم تصویر درستی رو نمیرسونه از هدف والای مبارزه و شهادت طلبی و مبارزه برای دین و یا وطن….
در بیت دوم این بند هم
استفاده نابجا از فقط برای کفن شدن پرچم از ایرادهای اصلی در این بنده
اگر بخوایم حتی هدف رو شهادت قطعی بیان کنیم که این هدف هم غیر منطقیست نمیشه از پرچم “فقط” کفن بودن رو خواست
………….
وقتی پرنده های شوم ِ غربی
به اوج آسمونمون رسیده
حق بده اونارو به تیر ببندیم
کارْد ، به استخونمون رسیده…
تو این بند استفاده از ضمیر “مون” برای آسمون خوب ننشسته و آسمون شهر کشور خونه و… به اضافه ضمیر بهتر بود و استفاده به این شکل از آسمونمون میتونه تصویر انتزاعی بهتری از آسمون ذهنی افراد بده تا آسمون حقیقی…چون قبل هم پرداخت و ضمینه ای از مکان نداریم در اثر
مصرع پایانی بند المانهای ترکیبی احساس و حماسه رو باهم داره و مصرع موفقیه و خوب بود مصرع قبلش با چینش کلماتی قویتری با همون مفهمومی که بیان شده بیاد تا بیت قدرتمندی رو داشته باشیم
……..
جلو چشامو هاله ی خون گرفت
تو صحن اون دوباره بارون گرفت
خوبه ترجیع از لحاظ ریتم و وزن انتخابی
تنها نکته ای که در ترجیع جای بحثه استفاده از “اون” هست که از دو نظر دچار ایراده
۱- اگر بخوایم از کلمات این و آن و… استفاده کنیم حتما در اثر قبل از رسیدن به این کلمات باید این و اون برای مخاطب تعریف و پرداخت شده باشه که متاسفانه این اتفاق در این اثر نیوفتاده و اون کاملا بی مقدمه اومده
۲-نکته مهم دیگه استفاده از اون به جای چه شخص یا چیزی!؟؟؟
از مهمترین موارد در خلق آثار آیینی دقت در حفظ شانییت هست و شاید در محاوره به نادرست به انسان این یا اون هم خطاب بشه که خودش ایراده اما در آثار آیینی اهمیت استفاده ناصحیح از کلمات چندین برابر حساسیت داره…
……………..
توو کربلا، خواهر ِ آقا تونس
زمین و آسمونو آشوب کنه
مرهم دردای برادر بودو
دلم میخواد حال منم خوب کنه
در این بند مکان تعریف میشه که مخاطب از ابتدا دنبالشه که حرم کجاست و قاعدتا با بیت ابتدایی اصلی ترین علت سرایش ترانست که یهو و بی مقدمه میاد و نکته مهمتر معرفی مکان بابت نشون دادن شخصیت و تعریف صفات افراد هست و خود مکان نخواسته پرداخت بشه و در حاشیه توصیف افراد بهش اشاره شده
حتی آقا هم که در ترجیع با اون خطاب شده بود یهو و بی مقدمه میاد و اینبار هم به واسطه تعریف و توصیف عمل خواهر….
مصرع دوم بسیار معمولی و صرفا پر کننده اومده و حتی “ب” در آشوب از وزن میوفته
بیت دوم هم در این اثر تصویریه که بسیار یکدفعه و بی ارتباط با هدف اصلی ترانه اومده “دفاع از حرم”
این بند در ارتباط با کل اثر ضعیفترین بند بوده و از محتوای کلی خارجه..
……………..
دلم میخواد براتْ و امضا کنه
اسم مدافعارو روم بذاره
نذاره خم شم جلوی کافرا
میخوام برام سنگ ِ تموم بذاره
بند بسیار شعاری بدور از تصویر سازی که باز هم بی مقدمه اومده و برای پایان ترانه خیلی ضعیفه و صرفا برای ذکر کلمه مدافع حرم، بدون ضربه و تصویر خاص اومده
و مصرع خوب و احساسی پایانی در سه مصرع قبلش تکمیل و تصویر نشد به زیبایی
………….
در پایان اگه بخوام اصلی ترین موارد مورد بحث این ترانه رو کوتاه بگم :
۱- دور شدن ترانه سرا از موضوع اصلی مورد هدف ترانه
۲-عدم پرداخت و مقدمه چینی های مناسب
۳-پراکندگی در تصاویر مطرح شده “به شکل آنی”
۴-عدم دقت در استفاده از کلمات و چینش کلمات به شکل نامناسب
جا داره این نکته رو هم خارج از بحث نقد اثر مذکور اضافه کنم چون از قبل با آثار عالی خانم محمد نژاد آشنا هستم ایشون رو در ترانه های غیر مناسبتی و اشعار کلاسیک بسیار نو آور ، موفق و آینده دار میبینم و از ترانه سرایان خوب تصویر پرداز هستن که از تکنیکهای شعر به خوبی در ترانه بهره میبرن که متاسفانه در اثر مورد بررسی تو این زمینه موفق نبودن
مطمعن هستم با قلم و تفکر و روحیه طالب یادگیری و نقد پذیری که از خانم محمدنژاد سراغ دارم بزودی خیلی ازشون عالی خواهیم شنید.
عذر خواهی بابت زیاده گویی و ممنون از تحمل و خوانش نظرات شخصیم.