….
برای ترانه اسمی انتخاب نکردم
من این روزا یکی دیگه م
یکی که دیگه عاشق نیست
من انداختم دور اون رو که
تو میگفتی که لایق نیست
من این روزا یکی دیگه م
یکی که خوبه و شاده
آخه راحت شده از تو
دیگه آزاده آزاده
یکی که دیگه میدونه
برای تو همه اینن
که باشن با تو و اما
وفا از تو نمیبینن
من این روزا یکی ام که
نداره حرفه ناگفته
یکی که , باشی ام بازم
به یاد تو نمیفته
حالا با دیدن چشمات
دیگه قلبش نمیلرزه
آخه فهمیده عشق تو
به جون دادن نمی ارزه
آره من کشتمش اونو
همونی که برات میمرد
گذاشتم زیر خاک اون رو
که شب ها بغضشو میخورد
حالا با شادیا, غمگین
روی این قبر وایمیستم
میگم خوبم ولی انگار
“یکی دیگه” که من نیستم