ابر آواره
گـلایـلِ غـمـگـیـن، شـکـوفـه ی پــایـیـز
مــلــودی بـــارون، آرامـــشِ یـــک ریـــز
آهای تو که بی من، به جاده تن دادی
عجب غـمِ بـکـری، به قـلـبِ مـن دادی
یه بــغــضِ سـرخـورده م، یه ابــرِ آواره
از عـشـق تـو مـردن، چـه لـذتـی داره
" مـثِ یه کــوهِ درد، صـبـوری مـی کــردم
غـــمِ تـــو کـه اومـــد، یه روزه آبـــم کـــرد
می خواستی دریاشم، شدم یه اقیانوس
ببین چـقـد ســـاده، غمت مجابم کـــرد "
تـو نبضِ تابستون، تو چـشـمِ مـــردادی
تـو راهِ خـورشـیـد و ادامـه مـــی دادی
یه قـطـبِ پـر بـرفـم، یه بـنـد زمستونـم
عـصـاره ی خـورشـیـد، بـیـا بـسـوزونـم
بیا هـلاکـم کـن، شکنجه کافی نیست
یه تل خاکم کن، شکنجه کافی نیست
" مـثِ یه کــوهِ درد، صـبـوری مـی کــردم
غـــمِ تـــو کـه اومـــد، یه روزه آبـــم کـــرد
می خواستی دریاشم، شدم یه اقیانوس
ببین چـقـد ســـاده، غمت مجابم کـــرد "