فرق ما (!!)
یه وقتایی خوشی جُرمه ، به حکمِ اینکه بی پولی ، تو این دنیای ماشینی
یه جایی کاره ای میشی ، گذشته ت میره از یادت ، زیر پاتم نمی بینی!
چشات از پول سر میره، واسه نونِ شبم هر-روز- باید سر خم کنم پیشت!
تو داری قصر میسازی، ولی رو شونه های من.. رو زانوهای هم کیشت
******
به چیزی داری مینازی، که محکومی به پس دادن
مـسـیـر آخرِت میشه ، هـمـیـن تـن به قـفـس دادن
با حـسـّی خوب مـیمـیـرم ، بـدون پول و گنجینه!
تو هم میمیری اما سخت ، من و تو فرق مون اینه
******
تموم دغدغه ت اینه ، که دنیات روی مُد باشه ، مثه جنسای تزئینی ت
تموم دغدغه م اینه ، نشم اخراج تا هر روز ، بذارم چایی تو سینی ت!
باید طی کنم این راهو ، که ناچارم به این بودن ، نه اینکه نوکرت باشم!
نمیشـی قهـرمان حـتّـی ، اگه با جبرِ ایـن بازی ، سیاهی لشکرت باشم
******
به چیزی داری مینازی، که محکومی به پس دادن
مـسـیـر آخـرِت میشه ، هـمـیـن تـن به قـفـس دادن
با حـسـّی خوب مـیمـیـرم ، بـدون پول و گنجینه!
تو هم میمیری اما سخت ، من و تو فرق مون اینه
******
جهنم درّه ای که من ، روش اسم خـونه میذارم ، واسه تو عین سـلولـه
هنوزم تن دیواراش ، با نبض زندگی قهره ، تو خاکش درد می لوله!
و سقفی که زمستونا، تو این -خونه- دلش -خونه- ، به حالم اشک میریزه
بگو دنیای ما دو تا ، واسه کی خوب تر بوده ، واسه کی رِقـت انگیزه؟!
******
به چیزی داری مینازی، که محکومی به پس دادن
مـسـیـر آخـرِت میشه ، هـمـیـن تـن به قـفـس دادن
با حـسـّی خوب مـیمـیـرم ، بـدون پول و گنجینه!
تو هم میمیری اما سخت ، من و تو فرق مون اینه
******
-
سلام آقای بهاری ممنونم از ترانه ی زیباتون. بااحترام پیشنهادمیکنم توی بند دوم بیت دوم به جای روزانوهای هم کیشت دوباره رو شون های هم کیشت رو تکرار کنید چون هم تصویرمانوس تری داره هم تاکید زیباترش میکنه. توی بند چهارم به جای "نشم اخراج تا هرروز" یه جایگزین دیگه بذارید چون جابه جایی ارکان از روانی بیت کم کرده. بقیه ی ترانه بسیاردلنشین بود خصوصا بیت ترجیع بندتون. ((سعادت نصیبتان))
-
سلام عماد جان ترانه ی دلنشینت رو خوندم و واقعاً فوق العاده بود... =D> =D>=D> =D> عزیزم تبریک میگم برای این نگاه متفاوت و در عین حال زیبا... برات بهترین هارو آرزو دارم... @};- @};- @};- ----------------------------------------------------------- تقدیم به ترانه ی فوق العاده ت: بهشت از دست آدم رفت از آن روزی که گندم خورد ببین چی میشه اون کس که یه جا از حق مردم خورد کسائی که توو این دنیا حساب ما رو پیچیدن یه روزی هر کسی باشن حساباشون پس میدن . . . کنار سفره ی خالی یه دنیا آرزو چیدن بفهمن آدمی یک عمر بهت گندم نشون میدن بذار بازی کنن بازم برامون با همین نقشه خدا هرگز کسائی رو که حق خوردن نمی بخشه کسائی که به هر راهی دارن روزیتو میگیرن گمونم یادشون رفته همه یک روز می میرن جهان بدجوری کوچیکه همه درگیر این دردیم همه یک روز می فهمن چه جوری زندگی کردیم «روزبه بمانی»