"عشق اشتباه"

یه اقیانوس، احساس لطیفی
میخوام چابک ترین غواص باشم
واسه فهمیدن اعماق چشمت
باید مثل خودت حساس باشم

یه عشق اشتباه از ریشه هستی
دلو از بیخ و بن دادم به دستت
تمام منطقایی که تو دنیاس
فدای یک مژه از چشم مستت

منو دلخور شدن از تو؟ محاله
کم آوردن تو ذات عاشقا نیست
منو با هر بهانه امتحان کن
تو آغوش تو بودن بی بها نیست

بازم تووو رابطه هی سنگ بنداز
اگه به عمق اون تردید داری
شب شک هاتو بشکن عشق نازم
تو که قلبی مث خورشید داری

یه عشق اشتباه از ریشه دارم
که جنس تار وپودش از گناهه
زمین ما بهشت عشقبازاس
که ویزای ورودش از گناهه

https://www.academytaraneh.com/87528کپی شد!
1418
۶۹

  • فردین نوروزی درود خوش نوشتی پسندیدم @};- کانا باشی
  • فرزاد كشاورز سلام بي اختيار اومدم پاي ترانت و كامنت ها رو يكي يكي خوندم و ديدم از ترانه هاي بانوي ترانه سرا مهسا پهلوان گذاشتي و واقعان تكرار دوباره خوندنش هم لذت بخش بود دوسدارم اينجا يادي باشه از اساتيد بانوان اكادمي ترانه خانم حميده سادات غفوريان سعيده پور محمد و استاد 17 ساله خانم الهه صادقي كه واقعان جاشون اينجا خاليه @};- @};- @};-
  • مهیا غلامی درودها... مثل همیشه زیبای زیبا و استوار ... آفرین @};- @};- @};-
  • کوثر عابدی درود!!!!زیباسرودیدلایک13
  • علیرضا سرمدیان بسیار عالی مثل همیشه . :-) =D> @};-
    • یاسر بهبهانی مرسی علیرضا ی عزیز . @};- @};- @};- @};- گمونم حال این چشما رو باید از این رژ مایه های تر بپرسی تو میری بی نهایت دور میشی گمونم حالم و کمتر بپرسی من و این جمعه های تب گرفته من و هر بعد از ظهر از تو خالی دوباره راس غصه ساعت پنج من و یک مرگ تلخ احتمالی تو میری لب به لب خالی تر از تو ببین سرتاسرم پاییز میشه به تعداد تموم لحظه هامون شب از هر گوشه حلق آویز میشه هجوم واژه های خیره سر! نه! تو میری! حجم این یک جمله بس بود من و از عمق دق مرگی نترسون بلوغ این ترانه زود رس بود تو میری ، وای میری، وای گریه تو میری، وای میری ، وای دوری مفاعیلن ... مفاعیلن... ترانه مفاعیلن... مفاعیلن ... صبوری
  • یاسر قاسمی سلام یاسر جان، کارت بیسته! @};-
    • یاسر بهبهانی درود جناب قاسمی. ممنون از حضورتون @};- @};- @};- شبیه نفت چیزی توو تنم هست که دنیا رو به سمتـم جلب کرده به استعـمارِ مردی تن سپردم که آزادی رو از من سلب کرده یه اقیانوس دوووره از جهـانم ازم دووره ولی تهدید می شم که یک شب با تنم هم مرز می شه منم از کشورم تبعید می شم توی این جنگِ سخت نابرابر خشاب خالیِ یک هفت تیرم من از این ارتش بیگـانه باید خلیج چشمهـام و پس بگیرم به هر شعری که بعد از تو رسیدم نوشتم این اسارت سهم من نیست سکوت من یه دنیا اعتراضـه به این جنگی که اصلا تن به تن نیست مهسا پهلوان
  • مریم سپید درود... خیلی دوس داشتم کارتونو..بسیار لذت بردم :-) منو دلخور شدن از تو؟ محاله کم آوردن تو ذات عاشقا نیست منو با هر بهانه امتحان کن تو آغوش تو بودن بی بها نیست لایک یازده @};-
    • یاسر بهبهانی درود خانم سپید. معذرت بابت دیر جواب دادن کامنتا. گمونم حال این چشما رو باید از این رژ مایه های تر بپرسی تو میری بی نهایت دور میشی گمونم حالم و کمتر بپرسی من و این جمعه های تب گرفته من و هر بعد از ظهر از تو خالی دوباره راس غصه ساعت پنج من و یک مرگ تلخ احتمالی تو میری لب به لب خالی تر از تو ببین سرتاسرم پاییز میشه به تعداد تموم لحظه هامون شب از هر گوشه حلق آویز میشه هجوم واژه های خیره سر! نه! تو میری! حجم این یک جمله بس بود من و از عمق دق مرگی نترسون بلوغ این ترانه زود رس بود تو میری ، وای میری، وای گریه تو میری، وای میری ، وای دوری مفاعیلن ... مفاعیلن... ترانه مفاعیلن... مفاعیلن ... صبوری @};- @};- @};- مهسا پهلوان
  • ناهید ملکی چه اشتباهی کردم زودتر نیومدم آخه عادت دارم همه کامنتارو بخونم کلی وقتمو گرفت ;)) کامنتای شما که دیگه آخرشه مرسی از اینکه هر ترانه زیبایی که میخونی به اشتراک میذاری =D> بریم سر اصل مطلب سلام عالی بود لذت بردم @};- =D> @};- مطمئنم شما هم یه روز ترانه سرای به نامی میشی فقط قول بده آز اینجا نری @};- @};- @};-
    • یاسر بهبهانی خوبی خاله؟ کامنتای این صفحه رو حیفه یه بار خوند. ده بار این ترانه های زیبا رو بخونیم باز جا داره که بیشتر بخونیم و بیشتر یاد بگیریم. به پاس همراهی همیشگی شما یکی از قشنگ ترین ترانه های مهسا خانم رو براتون میذارم. میدونم از چاووشی هم خوشتون میاد: بعد از این حال وروز تکراری گریه طعم دوسیب میچسبه گریه با چاووشی و آهنگاش گریه با دود عجیب میچسبه گریه وقتی که جای خالیشو حس کنی لابلای هرکافه گریه وقتی که داره موهاشو واسه یک مرد دیگه میبافه تو چشای یکی بغیر از تو خیره باشه ...بهش بگه جونم روبروی خودت بشینی بعد توی گریه بگی نمی تونم منو فکر حلقه ی موهاش قهوه هایی که تلخ تر میشن منو این کافه های تعطیل و گریه هایی که در به در میشن صندلی های کافه دل سنگن صندلی های کافه بی رحمن جای خالیتو ساده پر کردن حال و روز منو نمی فهمن @};- @};- @};-
  • سید هادی سجادی یاسر جان کولاک کردی داداش . ولی اینجا که میگی((واسه فهمیدن اعماق چشمت)) اگه میشد ((واسه فهمیدن اعماق چشمات)) بهتر بود چون ؛ معشوق شما دو چشم داره و از طرفی اعماق یه واژه جمع می باشد (( یعنی جمع کلمه عمق می باشد)) پس بهتر بود شما این تغییر رو بدید . شما رو دوس داریم یاسر جان . حتما به کلبه ترانمون سر بزن . =D> @};-
    • یاسر بهبهانی سلام آقا هادی عزیز. مرسی از پیشنهادتون. اینجا هم میشه گفت چشمت هم چشمات. چون وقتی میگیم من عاشق چشمت هستم تو ذهن مخاطب سوال ایجاد نمیشه که عاشق یه چشم یا دو چشم؟ همون کلمه ی چشم معنی دو چشم رو درون خودش داره و اعماق چشمت ایرادی نداره. ممنون از دعوتتون. ولی من چن روز پیش بدون دعوت "حسرت آزادی" شما رو خوندمو کامنت گذاشتم. صدای پای مرگه ...هیس بشنو بذار این خودکشی نزدیک تر شه بذار چاقو بذارن روو گلوت و شبت با قژقژ تختت سحر شه سکوت و صبر و سرسام و سه نقطه بذار مردم بگن یک انتخابه حقیقت هرچقدر هم تلخ اینه ته هر اعتمادی تخت خوابه منو هی خودکشی کردن که امروز عذاب خواب خرگوشی گرفتم نفهمیدم درست بیست و یه ساله نفهمیده فراموشی گرفتم به دنبال خودم رفتم که دیدم جهان هم قد شال رووو سرم نیست جواب عشق هرچیزی که باشه نگاه چپ چپ دور و برم نیست تلف یعنی یه عمرو خواب باشی ندونی کی تو رو از ریشه کج کرد ندونی دست زخم چند ساله زد و این اعتمادا رو فلج کرد بذار مردم بگن هرچی که میخوان امان از دست این دنیای جعلی تلف یعنی بریزی زندگیت و به پای این حقیقت های جعلی "مهسا پهلوان"
  • حسن عرب لاریمی یه اقیانوس، احساس لطیفی میخوام چابک ترین غواص باشم واسه فهمیدن اعماق چشمت باید مثل خودت حساس باشم @};- @};- @};- یه عشق اشتباه از ریشه هستی دلو از بیخ و بن دادم به دستت تمام منطقایی که تو دنیاس فدای یک مژه از چشم مستت بسیار عالی بود @};- @};- @};-
    • یاسر بهبهانی سلام حسن آقا. ممنونم از حضور همیشگیتون @};- @};- @};- @};- @};- رج به رج دلتنگیامو بافتم لحظه لحظه رفتنت تکرار شد حلقه حلقه دود کردم بغضمو پک به پک روی لبم سیگار شد کوچه کوچه سنگ بودی رو به من تا کجای قصه مون آیینه شم؟ چندمین سهراب و میگیری ازم؟ چند دفعه پشت هم تهمینه شم؟ از تو چیزی جز همین تقدیر نیست ذره ذره با نبودت ساختم عاقبت افتادم از چشمای تو ماه و وقتی توی چاه انداختم قهوه قهوه سر بکش آینده مو ردی از من جز ته فنجون نیست کافه کافه شهرو دنبالم نگرد زنده بودن بعد تو آسون نیست "مهسا پهلوان"
  • سعید غلامی سلام یاسر جان ،ترانه ی بسیار زیبایی بود ولی کدومو باور کنیم اول ترانه اعتراض کردی ولی بعدش قربون صدقش رفتی :-? یه عشق اشتباه از ریشه هستی 8-> منو با هر بهانه امتحان کن تو آغوش تو بودن بی بها نیست 8-> @};- @};- @};- =D> @};- @};- @};-
    • یاسر بهبهانی سلام سعید جان. زان یار دلنوازم شکریست با شکایت. تو شعر عاشقانه هیچ گله و شکایت و اعتراضی به معشوق رو باور نکنید. همش راز و نیازه. تو کل ترانه از اشتباه بودن این عشق دفاع شده و گفته شده با وجود اشتباه بودنش حاضرم همه دلایل منطقی رو فدای چشمای معشوق کنم. یه خط در میونه نمازای من/ یه روز در میون کردنم این دو تا دو قسمت شدم توی این زندگی/یکی با خدا و یکی بی خدا پدر چادر مادر و میکشه/ میونه نمازش به بی حرمتی دوباره توی گوش من مادرم/ اکو میزنه لعنتی لعنتی صدای شکستن، پدر میزنه/یه چیزی به دیوار خونه ...منم پر از استرس های هر روزم و / خودم رو به راه خودم میزنم دوباره پتو/ مادرم/ پیش من...دوباره پدر میره تووی خودش دوباره صف گریه های من و / جهانی که از خنده خالی شدش کجای وجودم معلق شدم/ کجای جهانم ازم رد شده توی بطن مادر چه کردم مگه/ که دنیای من اینهمه بد شده توی زندگی چی و رو باور کنم/ تو رو یا که حرفای این بعضیا بذار حس کنم با منم هستی و / دوباره خدایا به سمتم بیا "مهسا پهلوان"
  • عباس مقدم زیبا سرودید اقای بهبهانی عزیز @};-
    • یاسر بهبهانی سپاس از حضورتون جناب مقدم @};- @};- @};- @};- @};- @};- ساعتم خواب رفته روو دستم پرم از حال و روز سرگردون شاید آینده مون و گم کردیم قبل رفتن زمان و برگردون قبل رفتن ببوس لبهامو یه نفر توو چشام گریونه روزه های سکوتم و بشکن این غروب همیشگیمونه روسریتو گره بزن محکم این جماعت یه گله گرگن زن قبل رفتن چشات و مشکی کن چش سفیدای شهرو می دزدن دست و پای غرورمو بشکن تا نتونم که صاحبت باشم غیرتی که ندارم و له کن سخته واسم مراقبت باشم "مرد و قولش برو و ترکم کن" گفت و با رفتنم کنار اومد من که آب از سرم گذشت اما تف به هرکی که مرد بار اومد شک ندارم که پشت این چشما شهر پر رفت و آمدی داره روسریشو نبسته تا عطر شیطنت هاشو شهر برداره دیگه برگشتنی نمی مونه سایه اشو از سر دلم کم کرد روسریشو نبست بی انصاف آبرومو که ریخت ترکم کرد "مهسا پهلوان"
  • حامد حسینی سلام آقای بهبهانی از کل شعرتون خیلی خیلی خوشم اومد به جز بند آخر یه عشق اشتباه از ریشه دارم که جنس تار وپودش از گناهه زمین ما بهشت عشقبازاس که ویزای ورودش از گناهه اگه دوست داشتید یکم درمورد عشقی که ویزای ورودش گناهه!! توضیح بدید @};- @};- ممنون @};- @};-
    • یاسر بهبهانی سلام حامد جان. مصرع آخر تلویحا اشاره ای داره به گناه حضرت آدم که باعث رونده شدن از بهشت و ورود به زمین شد. نگفتم عشقی که ویزای ورودش گناهه. گفتم زمین ما واسه کسایی که اهل دل هستن و عشق براشون مهم ترین ارزش زندگیشونه بهشتیه که شرط ورود به اون گناهه. چه گناهی؟ همون عشق گناه آلود و غیر مجازی که کل ترانه داره راجع به اون حرف میزنه. @};- @};- @};- پدرم کافره خودش میگه/ مادرم نمازش رو میخونه یه مُش اعتقاداتِ توو خالی/ توی ذهن این بچه می مونه یه روز هیئتی میشه افکارم/ یه روز پاپتی میشه ایمونم یه روز و کنار پدر مستم/ یه شب سوره ی توبه میخونم پدر توو هلنده واسه گردش/ تمام جهان و سفر کرده و مادر توی مکه با لبیک/ به دنبال خوشبختی میگرده شبیه کسی که همش گیجه/ نمیدونه پابنده چی باشه به دستای بت های بی ریشه / داره از هم این خونه میپاشه
      • حامد حسینی @};- @};- @};- @};- سلام آقا یاسر درسته متوجه شدم وزیباییش برام دو برابر شد @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- اما بازم به عشقی که تار و پودش از گناهه زیاد معتقد نیستم @};- @};- @};- @};-
      • یاسر بهبهانی مزش به همون گناهشه حامدی @};- @};- @};-
    • مائده نجفی وای آقا حامد چرررررا؟ من عاشق این بندشم :-)) البته کاملا شخصی گفتم ازبس شخصی نبودم و بهم گفتن شخصی میخام چن روز شخصی باشم ببینم چه مزه ایه! :-)) :-)) :-)) :-))
      • حامد حسینی @};- @};- بله شاخص شخصیت شخیص شما مشخصاً تشخیص درست شخصیت های شاخصه @};- ;))
  • روناک عساری سلام اقا یاسر ترانه زیبای شما رو برای چندمین بار با همون احساس روز اول خوندم زیباست, فقط در رابطه با کلمه ویزا همونطور که قبلا هم به عرضتون رسوندم موافق نیستم لایک ۷ تقدیمتون
    • یاسر بهبهانی درود روناک عزیز. از راهنماییاتون تو تمام ترانه هام استفاده میکنم. ممنونم از لطف و محبتتون. @};- @};- @};- @};- تو رفتی شال من خاکستـــری موند/ که روزی با کتت ســـــت کرده بودم همون رنگی که بی تو تیره می شد/همون بغضــــی که ساکت کرده بودم تو رفتی قلب من یک روزه صد بار/ میون بی تو بودن چــــاک می خورد یه شال کهنه ی افســـــــــرده اینجا/ کنار خاطــــــــــــــــراتم خاک میخورد همون لاک قشــــــنگ صورتــــی موند/ روی دســـتای من…حــــــس بدیه که بی تو خاطـــــــراتم مدعـــــــی شـه/ همه رنگــــای دنیـــــا صورتیـــــه یه شــــــونه روی میزم منتظـــــــر مرد/ که شب تا صبح تنها مست میکرد یه شـــــــونه جای دســــتای تو با بغض/ که موهای من و یکدســـت میکرد جهان خاطـــــــــــــــرات من همینه/ همین شال و همین لاک و یه شونست تمام سهم من از عشـــــــــق شومت/ همین دلواپســـــی های زنونســــــــت
      • روناک عساری سلام اقا یاسر چقد خوشحالم که از استاد ترانم اینجا یاد کردید و افتخار دارم که اعلام کنم این ترانه ای که پای کامنتم گذاشتید تو سالهای پیش که اکادمی هر ماه مسابقه ای برگزار می کرد این ترانه بین تمام ترانه های اعضا برنده شد ، چند سال پیش در اکادمی شور و حال خاصی بر قرار بود و ترانه سراهای بنامی اینجا فعالیت می کردن که الحق برای دوستان تازه وارد سنگ تمام میزاشتن کاش بتوانیم دوباره اون روزارو در اینجا شاهد باشیم
  • sepinood pahlevani دیگه چی بگم من زیبا و خوندنی و غیرقابل نقد و خوب :-) @};- @};- @};-
    • یاسر بهبهانی درود به سپینود سبز عزیز. میسی @};- @};- @};- @};- @};- توی قـاب آیینه تصـــــــــویرشه یه زن عمــریه رو به روی منه زنـــی که فقط محـــض ایمان تو روی صـــورتش پوشـیه می زنه نگاش میکنم، لرزش پلکـــــــــشُ یه جور وحشت کهنه رو دوشِشِه یه طــــوری به آیینه زل می زنه که انگار با شــک نفس می کشه که انگار پیشــــــــــــونی ِ روسری قسم خورده موهـاش و له می کنه یه زن عقـده هاش و گـره می زنه یه زن برق چشماش و مه می کنه صدام می کنه، بغضش و حس کنم چقـــــــــــــد حــــــال آیینه دائم بده نگـــــــام میکنه تا بفهمم چــــــــرا روی صورتش تور مشـــــکی زده بغـــــــــل میکنم سنگ آییـــــنه رو صداش می کنم، با صــــدای خودم کنار زنی که شبیــــــــــــه مــــــنه من این دفعه با گریه زانــــــو زدم شکســــــــــتن فقط مال آیینه نیست شکستن توی عمـــــــــق تصویرشه همین زن که یک عمـــره تنها شده غم و توی دستــــاش سر می کشه پانوشت1 : قسمت کوتاهی از ترانه ی پوشیه که تقدیم به خودم و تمامی زنان پوشیه زن کردم.. پانوشت 2: با آگاهی بر اینکه زدم و خودم هم قافیه نیستند و من از اختیاراتم برای آوردن این تک قافیه ی نادرست استفاده کردم مهسا پهلوان
  • علی ادریس زاده درود یاسر عزیز. ممنون از عاشقانه زیبات.لذت بردم =D> .. یاسر جان جسارتا تو فضای لطیف کارت به نظرم "ویزا "کمی نمیشینه. سلامت باشی @};-
    • علی ادریس زاده راستی لایک داشت کارت رفیق =D> =D>
      • یاسر بهبهانی درود علی جان. حق با شماست. ولی برای من همیشه اولویت با معنایی هست که میخوام برسونم و حاضرم خیلی چیزا حتا قافیه رو فدای معنا بکنم. اگه جایگزین بهتری پیدا میکردم که معنای مورد نظرمو برسونم ویزا رو حذف میکردم. @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- به جز احساسِ بین ما که خیلی وقته مُرده یه فصلِ مشترک با تو، به من پیوند خورده به جای اون همه دلتنگیای نصف و نیمه یه بچه، شکلِ تو، اینجا تمومِ زندگیمه یه بچه یادگارِ عشقمون، هم خونِ با تو یه مردی که یه روزی واسه من، میگیره جات و همه جز تو کنارِ من، چقد دورم شلوغه تظاهر میکنم حالم خوشه، اما دروغه تظاهر میکنم اما چقد دلگیر و تارم برای بچمون جای تو کادو چی بیارم؟ بگم بابا کجای قصمون از ما جدا شد؟ بگم کی اومد و دیوارِ بینِ ما سه تا شد؟ کجا سرگرمِ آغوشه، کجا قلبش اسیره براش از چی بگم تا ردّت و از من نگیره چقد میترسم از هرچی سواله راجبه تو چقد سخته که تکرارش کنم این خاطرات و هنوزم عاشقت میموونم و آوار میشم به پای بچه ای که عاشقِ مردونگیشم
  • ناهید سلیمانی دستت درد نکنه بسیار با احساس و زیبا بود @};- @};- @};-
    • یاسر بهبهانی قابل شما رو نداشت ناهید خانم. اهواز منتظرتونیم. @};- @};- @};- @};- مهسا پهلوان: شوهر داری نکردی تا بفهمی چی کشیدم نمیدونی چقد شیرین و تلخه حس و حالش به روزی احتمالا مبتلا میشی که ناچار همین چن سکه ی مهریتم میگی حلالش شوهر داری نکردی تا بفهمی چی کشیدم بفهمی زیر یوغ مرد رفتن اشتباهه فقط یک ماه اول عاشق این ارتباطی به حرفم میرسی، صد سال بعدش افتضاحه مگه شوهر کنی اسکار میدن، ذوق کردی؟؟ مگه مردونگی تنها فقط به پول و ریشِ تو تا وقتی که پنبه دانه پشت در نذاری به پیغمبر قسم اینجا شتر هم رد نمیشه همین مردی که با شلوار جین توو مرسدس بنز تموم حرفش از تحصیل و اشعار فروغه همین مردیه که دستور میده چادری شی همین مردیه که دنیاش ماله عهده بوقه
      • ناهید سلیمانی چشم زحمت می دیم. ولی یاسر جان این شعرو می ذاشتی برای دخترای مجرد اکادمی من که اینارو خوب می دونم :-)) :-)) :-))
      • نيما سكوت اقا ياسر مارو هم دعوت كن بريم كافه
      • مهشاد نورالسنا آقا نیما شما هنوز تو فکر اون کافه ای؟؟!!! ;)) ;))
      • نيما سكوت اره فكر كنم اثرات همون كافه اس كه ياسر جان ترانه هاش انقدر زيباست
      • ناهید سلیمانی کبکت خروس می خونه آقا نیما می ترسم ترانت تایید نشه اونوقت می ری تو فاز دپرسیون. بعد من مجبور میشم از آقا یاسر خواهش کنم که اقلا یه بار شمارو با خودش ببره کافه تا حالت خوب بشه :-))
      • نيما سكوت ولي اگر تاييد بشه اونوقت خووس شما كبك ميخونه بانو
      • ناهید سلیمانی خووس نه خروس.
      • مائده نجفی :-)) :-)) :-))
      • یاسر بهبهانی اثرات بازداشتگاهه نیما. کافه رو دیگه تعطیل کردن. ;))
      • سید هادی سجادی این هم تقدیم به خانم ها: (یه جواب دست اول)) خانمها همش توی پوزن فک(ر) کردن جنیفر لوپزن میگن که نیمرو می پزن صد آفرین که آشپزن همسر آخه واسه چیه وقتی میگن آپاچیه بی شوهری درد کیه؟ ابرو و چشمک کیه؟ ازدواج آخه دام کیه؟ پشیمونیش مال کیه؟ و................... خواهش میکنم دیگه دنبال آقایون چیزی نگید تا ادامش ندادم.
  • مائده نجفی سلام جناب بهبهانی عزیز ترانه خوبی بود =D> مخصوصا بند اول و آخرشو خیلی دوست داشتم @};- اما... اما جسارت نباشه بند چهارم یجوری بود به نظرم اگه اینجور باشه بهتر خونده میشه بازم تووو رابطه هی سنگ بنداز اگه توو عمق اون تردید داری شب شک هاتو بشکن نازنینم تو که همخونی با خورشید داری البته این فقط یه پیشنهاد بود @};- امیدوارم ازم دلخور نشین @};-
    • یاسر بهبهانی سلام خانم نجفی عزیز. پیشنهادتون خیلی هم خوب هست. شاید تو ویرایش ازش استفاده کنم. @};- @};- @};- @};- @};- ترانه ای از مهسا پهلوان تقدیمتون: و بارووون ِتندی ، که بند اومده دو تا چتر بردار ، با من برقص ... شب ِ کنت و وودکا ، شب ِ مُردنه زمان و نگه دار ، با من برقص کسی بو نبرده از عطرِ تنم کسی گونه هام و نچیده هنوز دو تا بال می شم واســـــــه پر زدن ... کسی بال هام و ندیده هنوز زدم زیرِ بارون ، بی شال و کفش زدم زیرِ بارون و ... بارون... نیست کمک کن بتونم به سمتت بیام توی مستی راه رفتن آسون نیست توو سرگیجه های من ِ مست باش بچرخ و بچرخون.. خوابم کنی به سنگینی کام آخر ... ببوس که با دست ِ خالی .. خرابـــم کنی گذاشتم روو ایوون ... ببر با خودت چشایی رو که آب و جارو شده درو و پشت سر قفل کن ... واسه من از این لحظه پرواز ممنوع شده
      • مائده نجفی مرسی آقای بهبهانی عزیز از این ترانه ی زیبا بزنم به تخته چه حوصله ای دارین برای جواب کامنتا با این شعرای طولانی البته زیبا :-)) :-)) :-))
      • مائده نجفی آقای بهبهانی شکرخدا چقد طرفدار دارین توو اکادمی یه بار لایکتون یادم رفته ها من و کشتن اونقد گفتن کار آقای بهبهانی لایک داشت :-)) با افتخار لایک @};- و شرمنده بابت تاخیر :-))
      • یاسر بهبهانی کدوم طرفدار خانم نجفی. یه جنبش را انداختیم دو سه تا عضو بیشتر پیدا نکرد. ;))
  • مرتضی تلیکانی بازم تووو رابطه هی سنگ بنداز اگه به عمق اون تردید داری شب شک هاتو بشکن عشق نازم تو که قلبی مث خورشید داری سلام تصاویر و تعابیر بسیار دلنشین و جذابی خلق کردید. احسنت
    • یاسر بهبهانی سلام مرتضی جان. ممنون از حضور و دلگرمیتون برادر @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- یه ترانه دیگه از مهسا پهلوان تقدیمتون: باید شبیه سگ! هاری بگیرم و زخمای مهلک ِکاری بگیرم و یک روز تف کنم هر روز رفته رو باگریه سر کنم هر روز هفته رو با عکس های تو! همبستری کنم توو عکس چهرم و خاکستری کنم از چال گونه هات! مستی بگیرم و از تلخ بوسه هات هستی بگیرم و با خنده های تو بازم خوشی کنم هی رد بشی ازم، هی خودکشی کنم با دست های تو بالغ بشم یه شب در ارتفاع تو عاشق بشم یه شب سر درد باشم و سیگار و کم کنم از درد فاصله بازم ورم کنم همرنگ تو بشم، مردی بگیرم و توو بیست سالگی زردی بگیرم و با بغض وا کنم زخمای بسته رو پوشک بگیرم این چشمای خسته رو قرصام و جای تو، هر شب ببوسم و توو بیست سالگی کم کم بپوسم و سرگیجه دارم از، سرگیجه !جای تو هی درد میکشم اما به جای تو هی دود میکنم شعرام و توو خودم توو بیست سالگی من عاشقت شدم... توو بیست سالگی من عاشقت شدم.
  • وحیدی(سورمه) سلام آقای بهبهانی چی میشه گفت به این احساس لطیف و زیبا فقط می تونم بگم آفرین مرحبا احسنت واقعا خیلی قشنگ احساساتتونو بیان می کنید لایک 4 تقدیمتون @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D>
    • یاسر بهبهانی سلام نسترن خانم. ممنون از حضور همیشه با محبتتون. @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- هزار و سیصد و هشتاد و هَش بود که من شاعر شدم! پیشم نبودی که حس کردم تو باید شعر باشی تو میشد شعر باشی... کم نبودی تو از دوران قبل گریه هامی که تا امروزم و درگیر کردی تو مرد نوجوون شعر هامی که چندین ساله من رو پیر کردی حواسم نیست! اما بی تو واژه دوباره پشت هم غمگین میشه هزار و سیصد و هشتاد و هش تا ترانه روو دلم سنگین میشه
  • مهشاد نورالسنا سلام مىخواستم صبح کامنت ىذارم دلم نىمد... از بس که قشنگ بود =D> @};- =D> ايشالا که هميشه قلمتون نويسا باشه و اين ترانه هاى زيباتونو بخونم @};-
    • یاسر بهبهانی سلام. پس شما مهندس عمرانید. رو نکرده بودید. مرسی از حضور پر مهرتون. @};- @};- @};- @};- این ترانه ها همه از خانم مهسا پهلوان عضو سابق آکادمی خودمونن که الان به شهرت کشوری رسیدن: بین ما پنجره ای نیست که دیوار کنی بین ما نبض ِ دو تا زندگیِ لعنتیه بین ما لحظه ی مکثِ دو نفر، خیره به هم آخرین جمله ی این شاعره ی پاپتیه رفتی و بعد تو صدبار زمین خوردن من... خنده ی تلخ سکوتی که سراسر گله بود رفتی و بعد تو هر گوشه ی خوابم لرزید پشت پلک ترم انگار پر از زلزله بود بعد تو... دست خودم نیست ازت دل نکنم دل سپردن به تو یک فاجعه ی پر خطره دل سپردن به تو اندازه ی یک مرگ بده تکیه دادن به درختی که رفیقش تبره همه ی قصه تو بد بودی و تقدیر ولی با دل خسته ی من بود که بازی میکرد بعد تو عین یه دیوار ترک خورده شدم که به هر پنجره ای دست درازی میکرد رفتی و اینهمه آینده ی دور از تو گذشت عقده شد روو همه ی خاطره ها خط افتاد رفتی و بعد تو سرتاسر من خاک گرفت آجر آجر نفس کوچه به لکنت افتاد بعد تو این همه بارون زد و تنها بودم سر هر پله ی این شهر پر از ناخوشیه سر هر پیچِ تو.را.دوست.ندارم. یه دروغ سر هر پنجره ی باز تب خودکشیه از خودم قول گرفتم که فرامــــوش کنم چاره این بود به هر رهگذری روو بزنم آخرین وسوسه ی شعر زبون بسته ی من - که به این دختر دریا زده چاقو بزنم
      • مهشاد نورالسنا مرسی از این ترانه قشنگ که تو کامنت گذاشتید آقا یاسر @};- @};- @};- چرا والا رو کرده بودم همه میبینن ;)) شما دقت نکردید تاحالا :-) @};-
  • نيما سكوت یه اقیانوس، احساس لطیفی میخوام چابک ترین غواص باشم واسه فهمیدن اعماق چشمت باید مثل خودت حساس باشم ياسر جان يه بار ديگه خوندم دادا كولاك كردي به قول فردوسي پور چه ميكنه اين ياسر :-))
    • یاسر بهبهانی مرسی نیما. حقته یه ترانه دیگه برات بذارم: قرعه انداخته بودن ... به من افتاد ولی زندگی برگه ی باطل شده دستم داده خسته ام! خسته به ابعاد خودم ! باور کن اتفاقـــی که نیافتاد ... شکستم داده... گریه پهلو زده از شهر تو بر می گردم گرچه این دور شدن راهم و مبهم می کرد اتفاقی که نیافتاد ... تو بودی .. هرچند مطمئنم که سقوط از تو بزرگم می کرد من پر از پلک ِ به هم دوخته ی سیل زدم پرم از گریه.. پر از خاطره ی مست هنوز اونکه دریا زده ی موج تنت بود... ببین... با تو و جذر و مد عشق غریبست هنوز بعد از این دور شدن، اینهمه نزدیک نباش ردّ تنهایی ِ سرسختم و دنبال نکن دستِ ایمان من از سقفِ تو کوتاااه تره من و درمونده ی این عشق بداقبال نکن
  • نيما سكوت درود ياسر جان مثه هميشه زيبا بهت حسادت ميكنم خدايي هر روز بهتر از ديروز لايكي دادا لايك ياسر جان ميخوام جسارت بكنم يه پيشنهاد بدم با اجازت تو مصرع اخر ميگفتي رواديد ورودش از گناهه قشنگ ميشه شرمنده جسارت كردم چون معتقدم سعي كنيم واژه فارسي بكار ببريم مگر در صورت اجبار
    • وحیدی(سورمه) سلام آقای سکوت اکثرا کلماتی که ما تو زبان فارسی استفاده می کنیم از زبان های دیگه وارد زبان ما شدن پس واقعا نمیشه زیبائی اون کلمات رو تو شعر با کلمات اصیل فارسی عوض کرد البته این نظر شخصی منه مثلا مثل کلمه ی محض که معادل فارسیش خالص هست اما به نظر من محض قشنگتره توی شعر و ترانه ببخشید که دخالت کردم تو ترانتون آقای بهبهانی و شرمنده بابت دخالتم تو کامنت جناب آقای سکوت
      • نيما سكوت بانو نسترن بانو سليماني و بانو ملكي و جناب بهبهاني كم بودم شما هم به كمپين اونا اضافه شدين ميخوايد يه جنبش ضد سكوت هم تشكيل بديد ؟ :-)) حق با شماست بانو ولي من احساس مردم با اينواژه هم ترانه روون تر ميشه هم واژه فارسي بكار برديم
      • وحیدی(سورمه) خواهش می کنم جناب آقای سکوت شرمنده که من دخالت کردم در فرمایشات شما منتها منم نظرمو اعلام کردم و قصد اینکه بخوام بگم که آقای سکوت فریاد سر نکنن رو نداشتم @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
      • یاسر بهبهانی درود نسترن خانم. من هم تعصب خاصی به پارسی گویی ندارم و کلماتی مثل رایانه و بالگرد و ...رو هنوز تو محاوره خودم بکار نمی برم. واژه های زیادی داریم که از زبان های مختلف وارد فارسی شدن و دیگه انقد تکرار شدن که در واقع جزیی از زبان فارسی شدن. بخاطر همین هم سلام میگیم هم درود هم سپاس هم مرسی. غنای زبان ما این کلمات بیشتر شده و تو دنیایی که دهکده جهانی مرزها رو کمرنگ کرده تعصبات هم کمتر از سابق شده. فقط در مورد کلمه ی " خالص" که فرمودید کلمه ای در اصل عربی هست. مثل خلاص-خلاصه-اخلاص ... کلا هر کلمه ای یکی از این حروف رو داشت فارسی نیست: ط، ظ، ع، ق، ص، ض. این حروف تو الفبای فارسی نبوده و از زبان عربی وارد شدن. @};- @};- @};-
      • وحیدی(سورمه) بله درست می فرمائین بعداز اینکه کلمه ی خالص رو مثال زدم متوجه شدم خود کلمه ی خالص هم کلمه ی عربی هست پس واقعا استفاده از واژ ها که اصالتا فارسی باشه واقعا سخته چون دیگه این کلمات جزئی از زبان ما شدن @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • یاسر بهبهانی درود نیمای عزیز. پیشنهادت قابل تامل هست. روادید هم منظور منو می رسونه. هرچند کلا ویزا و روادید با فضای این ترانه سازگار نیست ولی برای رسوندن معنای ظریفی که تو این بند هست چاره ای جز استخدام این واژه ندیدم. کامنتای پای ترانه روناک عزیز منو کنجکاو کرد دنبال ترانه های مهسا پهلوان بگردم که چندتایی از ترانه های ایشون رو تو سایت های مختلف پیدا کردم و با شما به اشتراک میذارم. بذار بخونم از دل کسي که ترانه ي توي صداش و کُشتي اونکه همه آرزوهاش و بردي اومدي و جوونياش و کُشتي بذار بخونم از دل کسي که به آخر دنيا رسيده با تو زمين زدي غرورش و که بازم روو شونه هاي اون بذاري پات و برام يه دشمن تني بيارين مثل تو پاره ي تنم نباشه خنجر و از روو بزنه به قلبم منتظر شکستنم نباشه زخماي روو تنم يکي دو تا نيست يه عمره آزگاره بي قرارم پشت سرت ببر گذشتمون و تحمل مرورش و ندارم