پَرِ شکسته
خاطراتم سرد و برفی توی این هجوم گرما
کجا رفتی مهربونم؟ مونده م اینجا تک و تنها
پُرِ غصه دل خسته م ، کنج غربت پیله بسته م
حالا نیستی تا ببینی منو که پری شکسته م
اسیر دست سکوتم تو لحظه های بودن
نبودت تنها بهانه واسه گریه ، غصه خوردن
پُرَم از احساس غربت ، نگران صبح فردا
نیستی اما تا ببینی منو اینجا تک و تنها
کاش میشد قصه بی تو قسمت عمرم نباشه
بیا تا آخر قصه صحنه مرگم نباشه
بیا و منو رها کن از تموم بی کسی ها
تازه کن منو دوباره با شَمیم نرگسی ها