طغیان
منو از رفتنت دیگه نترسون/ حساب قلبمو تسویه کردم
نخواستم تا بدهکار خودم شم/مصمم، روحمو تصفیه کردم
رو جولون نگاهت خط کشیدم/ نمی خوام دست من دیگه بلرزه
بتت رو توی رویاها شکستم/ همین الآن وجودت روی مرزه
تو این مرزو میونه حقو باطل/ توی ِ این رابطه تعریف کردی
خودت رو حق مطلق ، جلوه دادی/ منِ باطل رو هی تضعیف کردی
تماشا کن خود طوفانه روحم/ که طغیان کرده ضد این قداست
ببین! یاغی شدم، پاهاتو جمع کن/ از این فرش پر از چرک و نجاست
هنوزم سرکشی در باورت نیست/ هنوزم در پی انکار هستی
نمی بینی تلافی کردنم رو/ چی مینوشی ؟ چه نکبت بار مستی
آره حق با توئه ، تو راس(ت) میگفتی/ نفهمیدم شکوه بودنت رو
ولی میخوام نفهمیده! بمونم/ دیگه بس کن مرخرف گفتنت رو
خداحافظ نمی گم وقت رفتن/ تا بازم توی این حسرت بمونی
واسه هرکس که جادوتو نفهمه/ سرودم رو واسه عبرت بخونی
خرداد ۹۲