عروسک خیمه شب
“با احترام به ساحت بلند هنر بزرگ و اصیل خیمه شب بازی ایران، و پوزش به خاطر این تشبیه”
برای کودکانی که عروسک در آغوش در آتش جنگ و کینه های شیطانی میسوزند
عروسک خیمه شبی
با دس می چرخونن تو رو
از چن تا بند آویزونی
چه خوب می رقصونن تو رو
به مچ دسات ، یه نخه
به مچ پاهات، یه نخه
اجازه حتی نداری
بگی چی خوبه چی اخه
میگن برو ، باید بری
میگن بمون ، باید نری
از نقش خوب و بد به هم
یه عمره که مسافری
یه روز میگن قاتل بشی
یه روز میخوان عاقل بشی
اگه که بازی نکنی
می زارنت کنار تو رو
اونقده تا باطل بشی
بیچاره تو، تو زندگی
گرمی خوابو ، ندیدی
غوطه وری توی سراب
معنی آبو ،ندیدی
بیچاره زندگی برات
فقط یه جور بازی بوده
گریه و لبخندت فقط
یه جور خیالسازی بوده
عروسک خیمه شبی
با دس می چرخونن تو رو
از چن تا بند آویزونی
چه خوب می رقصونن تو رو
به مچ دسات یه نخه
به مچ پاهات یه نخه
اجازه حتی نداری
بگی چی خوبه چی اخه
آذرماه۱۳۸۶
صادق شيخي
كار متفاوتي بود..موفق باشيد @};-
میلاد ماهیار
درود دوست عزیز کار زیبایی ازتون خوندم مفهموش هم هر جند تلخ زیبا بود فقط یه جا به نظرم خوب تو شعر ننشسته و ریتم رو بهم می ریزه شایدم اشکال از منه و بد میخونم یه روز میگن قاتل بشی یه روز میخوان عاقل بشی اگه که بازی نکنی می زارنت کنار تو رو اونقده تا باطل بشی
حسین خزایی
ترانه شیرینی و زیبایی بود .. لذت بردم تبریک @};- @};-
پگاه دهقاني
درود محمود جان کار زیبایی بود @};-
پریسا عبداله زاده
سلام آقای فراهانی زیبا بود =D> =D> @};- موفق باشید @};-
ازاده ربانی
سلام .موضوع تقریبا" تازه ای رو کار کردید و در آغاز ترانه موفق تر ظاهر شدید . البته بر طبق استانداردهای ذهن من که صد البته وحی ِ مُنزَ ل نیست و سلیقه و محدوده ی دانش ِ محدود ِ منو در بر میگیره .من فکر میکنم چنین موضوعی در یک بافت و چیدمان واژگانی یی باید قرار بگیره که مصداق ها و المانهایی که در اون بکار میره بتونه بر دامنه ی مفاهیمی که مورد نظر سراینده است از یک طرف و مفاهیمی که مورد انتظار مخاطب ِ اثر است از طرف ِ دیگر وسعت بدهد و بر دایره ی تداعی معانی بیفزاید وگرنه یک متن گزارشی خواهد بود که به فرقهای بدیهی یک عروسک با یک انسان اشاره دارد! منظور بنده این است که گذشته از این که چگونه گفتید. چه گفتید را مورد بحث قرار دهم .معمولا" در متون ادبی که از رمزها و نشانه ها و سمبل ها استفاده می شود معانی ثانویه غیر از معانی یی که در سطح قرار دارند مورد نظرند و در اصطلاح ادبی می گویند که قرینه ی صارفه ای باید باشد که ما را از معنب سطحی اثر منحرف کند وبه سمت معنی باطنی اثر هدایت کند .در متن پیش رو این قرینه ی صارفه که ذهن مخاطب را از معنی اولیه منصرف نموده به معنی حقیقی اثر توجه دهد اگر نگوییم وجود ندارد باید دست کم بگوییم بسیار کمرنگ است .این هم طبیعی ست چون چنین مضمون سنگینی شانه های ستبر می خواهد وشما مثل خود ِ بنده بسیار راه دارید تا ورزیدگی که ان شاءالله به موفقیت خواهید پیمود.واما از جهت انتخاب مضمون جای تبریک دارید .از جهت کردار گفتاری متین و کم اشکال بودید و خیلی هم خوشحالم که چنین کار نسبتا" تازهای رو خوندم .بسیار هم ممنون @};- @};- @};-
مجید صادقی
سلام محمود جان ترانه زیبایی بود با نظر عباس غلامی عزیز موافقم
تهِ کدوم مسیر،سرِ کدوم مزار؟
بامن بمان
امسال، سال منه ☃️
آوازِ قو
فرشته بودن