طاعون بی وفایی
مونده کنار دریا
جای پاهای من و تو
از رو تن کو(ه) هنوزم
می یاد صدای من و تو
توی تموم جاده ها
من و تو یه رویا بودیم
خواستن و با هم بودن و
اندازه ی دنیا بودیم
ستاره ها شاهد بودن
شبامونو کنار هم
می خندیدیم و می شدیم
زمستونا بهار هم
زندگیمون قشنگ بود
اما بدا نذاشتن
تو ذهن و زندگیمون
تخم جدایی کاشتن
دست سیاه شیطون
دوخت پیرهن رهایی
پوشیدیم و گرفتیم
طاعون بی وفایی
حالا از اون همه خوشی
مونده یه یاد و خاطره
عشق من و تو هم شده
به دست غم مصادره