باید تو را خط میزدم

باید تورا

باید تورا خط میزدم

“هر شب ترا خط می زنم از خوابهایی که

از ذهن نیمه خورده ی بشقابهایی که

از چای سرد منتظر بر میز صبحانه

دفترچه تلفن ، در و دیوار این خانه

دارم لباس خونی ام را چنگ … دلتنگم

دارم ترا از یک زن دلتنگ … دلتنگم

باید ترا خط می زدم از جمعه شبهایم

از ” شرعاَ ” و ” تمکین ” و لبخندم به مهمانها

باید مرا از گریه هایم درک می کردی

از سرعت ویراژهایم در خیابانها

از خاطراتم ضربه ی مشت تو و گریه

جغرافیای ساکت پشت تو و گریه

بر پوستم ، بر برگه ی احضاریه هر شب

بازی تکراری انگشت تو و گریه

تور سفید و خنده و حور و پری بودن

با مشکی ات قاطی شدن، خاکستری بودن

در چارچوب بی قرار روسری بودن

هر سال سقط تازه ای را بستری بودن

بین تمام عشقهایت آخری بودن

در چشمهای تو شبیه دیگری بودن

هر سال از تو ، پر شدن… از اضطرابی که

ترکیدن و خالی شدن مثل حبابی که

می گیرمت شاید بگویی:” دوستت دارم”

پیغامگیر و زنگهای بی جوابی که

هر ۸ ساعت قرص ، بعدش ۸ ساعت خواب

در رختخوابی گیج ، چسبیدن به خوابی که

با گریه اعصاب جهان را خرد خواهم کرد

شاید خدا پرتم کند توی کتابی که

-هر روز لمسش می کنی ، هر روز می خوانیش

توقیف خواهد شد برای متن عصیانیش –

توقیف خواهم شد برای متن عصیانیم

توقیف خواهم شد به جای انتخابی که

https://www.academytaraneh.com/115629کپی شد!
305
۲

  • حمید اسم خانی با ددود شاعر خودش را در نوشته هایش معرفی می کند. تبریک به خاطر کارای زیباتون. موندم... بعدش رزومه رو که دیدم فهمیدم. فقط نمی‌دونم چرا انقدر در ویراست و نگارش و.. جمعا ضعیف هستیم یا دقت نمیشه. موفق باشید
  • حامد تقی خواه سلام ، چرا قالب شعر مدام عوض میشد قالب شعر ک نباید تغییر کنه ، با مثوی شروع شد بعد یه ورد ناشیانه به مستزاد و بار رفت تو چارپاره باز قالبی اختراع شد ۶ پاره ! ازین ایراد ک بگذریم چرا اینقدر فعل محذوف مگه تست هوشه . تلاش هایی هم برای موقوف المعانی کردن داشتی ک خب زیاد موفق نبود . وقتی موقوف المعانی میکنی باید در مصرع بعد کامل بشه نه ناقص تر ! مثالی زیبا میزنم برات : آقای گوشه گیر ببخشید این زنی / که لاک سرخ دارد،زن شماست ؟ / آن زن ؟ نه! این ؟ بله ! بله این زن ، زن من است / و مانع عروسی ما بودن شماست ، دو مصرع اول موقوف المعانی اند ، قبلا هم بهت گفته بودم و باز هم میگم جای نوشته شخصی داخل دفترچه خاطرات هست ، هر شعر مثل یک نمایشنامه ، یا فیلم در نظر بگیر با صحنه یازی ها و سیر داستانی آنچنانی ، و در هر شعر وارد یه تیپ بشو و مستند کار نکن ، ///// وارد ایرادات پر تعداد وزنی نمیشم چون قطعا تقطیع رو کامل میدونی و من همچنان منتظرم اون سکته ک میگفتی رو دربارش بمن بیاموزی، فقط سوالی دارم ازت اون ۸ در هر هشت ساعت قرص و ادامه از تقطیع ساقط هست یا نه ممنون میشم بمن بیاموزی این نکته رو