بگو (یانور) که برداره، سیاهی ها رو..

بگو (یانور) که برداره، سیاهی ها رو..

فکر کن عاقبتِ، رفتن از این زندون و

لحظه هایِ بدلِ این دلِ سرگردون و

فکر کن پنجره ها باز شدن، نورم هست

هرکسی رفته سفر بی تو، به هر دورم، هست

فکر کن، توی حیاتی و کبوتر دورِت

دودِ اسفندِ تویِ دستایِ مادر دورت

فکر کن حوض، پر از سیبِ، انارم داریم

طعمِ شیرینیه خندیدنِ یارم داریم..

فکر کن عشق خودش سرخیِ سیبت میشه

بهترین سیبِ تو این حوض، نصیبت میشه

به خدا فکر کن و نون بده ماهی ها رو

بگو (یانور) که برداره، سیاهی ها رو..

آیِْنه یِ آب و ببین، از دلِ آه، دراومد

وسطِ روز، از این آیینه ماه، دراومد..

ماه و با نیمه ی ِلبخند تو پیوند زدیم

تو که خندیدی همه بعدِ تو لبخند زدیم

خوب و بد رفته، جهان، میگذره از اینجاشم

کارِ من اینه که هر لحظه به فکرت باشم…

https://www.academytaraneh.com/115273کپی شد!
345
۲

  • آزاده ربانی درود بر شما جناب آدینه ی عزیز خوشحالم کار دیگری از شما میخونم ، همیشه اینجا ببینیمتون ، در مورد بیت دوم و این مصرع «هرکسی رفته سفر بی تو، به هر دورم، هست» منظورتون رو متوجه نشدم به هردورم ،بعد مسافت رو منظورتون بوده یا دوران منظورتون بوده و . قلمتون همیشه سبز
    • رسول آدینه ممنونم سرکار خانم ربانی گرامی وعرض سلام وادب واقعیت خلاصه شده جمله هر کس به هرجای دوری که رفته و مقصدش رو دقیق نمیدونی برخواهد گشت که احتمالا عقیم شدن معنی اسیر قید وبند قافیه شده ممنونم مثل همیشه همراه هستین