فراموشی

تموم سعیم و کردم که از یادم بری اما
هنوز عطر تنت مونده تو این خونه ِ
تو نیستی و تمام شهر دارن پشت سرم میگن
شدم از دوری عشق تو دیوونه ِ
هنوزم عطر موهاتو دارم حس میکنم اینجا
با اینکه تو الان خیلی ازم دوری
دلم تنگه واسه خندت ، واسه چشمای خوش رنگت
دیگه خستم از این فاصله ی زوری
تو با این کوچه های شهر تو با تنهاییم همدستی
تو اونی که هنوز دلم پیشش گیره
تموم سعیم و کردم که از یادم بری اما
نمیشه ، عشق توو قلبم نمیمیره (۲)
دارم میمیرم این گوشه ، توی خاطره هات غرقم
بیا برگرد، این فاصله رو کم کن
بازم دستای سردم رو بگیر با دستای گرمت
شبیه اون روزای قبل تو درکم کن
پناهی غیر عشق تو ندارم توی این دنیا
بذار مثل قدیم حبس تنت باشم
میدونم رنجیدی از من ولی بازم به من برگرد
دیگه هرگز نمی‌خوام دشمنت باشم
تو با این کوچه های شهر تو با تنهاییم همدستی
تو اونی که هنوز دلم پیشش گیره
تموم سعیم و کردم که از یادم بری اما
نمیشه ، عشق توو قلبم نمیمیره (۲)

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/115148کپی شد!
226
۲
۱

  • حامد تقی خواه سلام ، کوروس (بیت تکرار ) من رو برد به : تو با تنهاییای من ، تو این کوچه همدستی، ساده نویسی خوبه و اینکه جابجایی کمی در ارکان داشتی رو هم دوست داشتم ولی در کل چیزی ک تکونم بده رو ندیدم ، شاید برای تکون خوردن یکم وزنم زیاده 😆 طوفان لازم دارم ، تو کار بعدی ک میخوام خیلی هم دور نباشه طوفان بپا کن ک بتونی تکونم بدی
  • عباس مقدم درود بر شما بانو نوری عزیز.بعد از مدتها دوباره در اکادمی حضور پیدا کردید و امیدوارم این حضور ادامه دار باشه.سبز بمانید دوست من