سودازده

سودازده‌ای هزار سر باش

هم‌لهجه‌ی طوفان و خطر باش

عو عوی سگان همیشه بوده‌ست

بنشین و فقط نظاره‌گر باش

بعد از دو سه روز از حواشی

هم‌غرّش و خشمِ شیر نر باش

 

تا بوده شنیده‌ای که: «عاقل!

کبریتِ همیشه بی‌خطر باش»

تا هست به نفع خویش گفتند:

«خاموش بمان، خمیده‌تر باش»

سلطان به سلامت است جانا!

کافی‌ست همین و کور و کر باش

 

بشکن تن لمسِ عافیت را

در باغ سکوت، بی‌ثمر باش

انگشت به دهان نباش و پای

تقدیر‌-نوشته‌ات، اثر باش

در جمعیت گدازه‌هایت

چون کوره‌ی آتش به جگر باش

خود را به میان آتش انداز

هم بُت‌شکن و دست و تبر باش.

 

#مهدی_دمی‌زاده

#مهدی‌دمی‌زاده

 

کانال تلگرام اشعار و نوشته ها:

https://t.me/MehdiDamizadeh

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/114881کپی شد!
487
۴
۱