قهر
قهر
خیلی وقته رفتی و من تنهام
مث اسفندِ روی آتیشم
من به بی تو بودن عادت ندارم
خیلی وقته دیگه نیستی پیشم
خیلی وقته دیگه توی خونمون
خبری از بوی قورمه سبزی نیس
همسایه چن دفه شام آورد ولی
مث اون چیزی که تو میپزی نیس
صبا چش وا میکنم به این امید
که تو باز کنار تختم باشی
با یه لبخند قشنگ و لحن خاص
بگی عشقم دیگه باید پاشی
خیلی وقته که صدای خنده هات
نمی پیچه دیگه توو این خونه
یه سکوت ممتد و حالِ خراب
نیستی و دارم میشم دیوونه
شب فقط خیال تو همرامه
ساعتا با عکس تو حرف میزنم
عزیزم تموم کن این قهر و بیا
من ازت هیچ جوری دل نمیکنم
#سمیه_مردانی