جدایی
صدای چیکه ی اشک روی نامه ای که خیسه
صدای چیکه ی اشک روی نامه ای که خیسه
مردی که از درد و بغضاش واسه ی تو مینویسه
نگاه مبهم دیوار پر حسرت از نبودت
ترک قدیه آینه واسه وحشت از نبودت
گریه های جا لباسی واسه ی عطر تن تو
قهر مبلی که همیشه حرمتش بود بدن تو
توو خیال تلخ خونه از ازل جای تو بوده
رفتی و صورت خونه دیگه تا ابد کبوده
حالا فصل خونه بی تو شده پاییز و زمستون
یه اتاقش غم برفی یه اتاقش پر بارون
بیا برگرد و تموم کن قصه ی تلخ جدایی
هوای خونه عوضش شه دوباره بشه بهاری