سفر
یک کار قدیمی . . .
تو عاشقم بودی / وقتی سفر کردم
وقتی قسم خوردم / میرم که برگردم
.
تو گریه میکردی / گفتی بری رفتی
اونجا هوا خوبه / یادم نمی یفتی
.
هر روز با خواهش / خواستی پشیمون شم
گفتی نرم شاید / اونجا دگرگون شم
.
غمگین شدی وقتی / دیدی که خوشحالم
کلی قسم دادی / گقتی بده حالم
.
من روی ماهت رو / هر روز بوسیدم
هر لحظه تردید و / توُ چشم ِ تو دیدم
.
اما سفر کردم / گفتم که فرصت نیست
اینجا دیگه با من / احساس ِ غربت نیست
.
اونجا تو تنهایی / من بچگی کردم
اینجا هوا خوبه / من برنمیگردم!
پرسا مقدس / ۱۳۸۷
جاسم ثعلبی (حسّانی)
زیباست درود لایککککک @};-
سعیده پورمحمد
پریسا جان کارِ زیبایی بود اما با صحبت های آقای آرش فرزین هم در مورد نکاتی که وجود داشت موافقم،به نظرم نقد موشکافانه ای داشتن. :-) @};-
امید منتظری
زیبا بود خانم مقدس اینرو توی فیس بوکتونم یه کمشو گذاشته بودید چند وقت پیش که اونجا هم تبریک گفتم زیبا بود آفرین کارهای قدیمی رنگ خودشونو دارن اتفاقا گرمی کار درک میشد شاید جاهای به خاطر تجربه کمتر بوده اما این دلیل بر کم شدن زیبایی کار نمیشه جانمریزاد لایک
محسن علیوردی
کار خیلی با احساس و با نظر مجید موافقم این کارا وزن و فضای قشنگی داره افرین لایک شد =D> =D>
تهِ کدوم مسیر،سرِ کدوم مزار؟
بامن بمان
امسال، سال منه ☃️
آوازِ قو
فرشته بودن