خیانت

توو خواب بودم بیدار شدم
صدا میاد از پشتِ قاب
میرم جلو توو اون اتاق
با استرس،با التهاب

داری بهش میگی سلام
فردا سرِ قرار بیام؟
نمیدونم اون کیه که
افتاده توو بخت سیام

آروم آروم میخندی تو
ذوق میکنی برای اون
نمیدونم کِی میرسه
تماسِ تو بشه تموم؟!

گوشی را زود قطع میکنی
تا که نفهمم کارتو
تا که ندونم پُشتِ خط
کجا شده قرارِ تو

میری دوباره میخوابی
امیدوارم بلند نشی
چونکه میخوام زنگ بزنم
به اون عوضی با گوشیت

شماره آخرِ لیست
زدی به اسم خواهرت
اما میگه عزیزِ من
نگفتی حرفِ آخرت؟

الو الو صداش میاد
زبونِ من بند اومده
نمیتونم چیزی بگم
حرفای من کم اومده

گوشی را زود قطع میکنم
میزارمش کنارِ تخت
تو که توو خوابی گُلِ من
بیدار نشی با ترس یه وقت

میرم من روی کاناپه
سرو میزارم روو بالش
نمیدونم صبح برسه
میرسم من به آرامش؟!

اما خوابم نمیبره
دست و پاهام میلرزه باز
بالشمو بر میدارم
یه کم جرأت دارم نیاز

حالا بالای سرتم
با این بالش چیکار کنم؟
بخوابم پیشت عسلم؟
یا جونتو شکار کنم؟؟؟

……………………………..

واسه سبک ترانه هام بازم عذرخواهی میکنم،به خاطر ترانه ی قبلی که انتقادم از موضوعش شده بود میخواستم موضوع دیگه ای استفاده کنم ولی نشد…
تنها مدلی که میتونم ترانه بگم توو همین سبکِ… به بزرگی خودتون ببخشید…
انشالله از ترانه های شادِ شما بهره میبریم هم ترانه های عزیز :)

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/88011کپی شد!
720
۳۰