دلشوره…
یه حسی مثل دلشوره…
تو دنیای من افتاده…
یه ترسی تو وجودم هست…
مث مسافر از جاده…
بلاتکلیف و بی مقصد…
به سمت نا کجا میرم…
یه عمره با خودم با عشق…
با احساس تو درگیرم…
نمیدونم چی میخوای از…
منو ازعشق و از تقدیر…
که حتی گریه های من…
نداره تو دلت تاثیر…
نه میری،که بمیرم من…
نه میمونی که آروم شم…
یه راهی میری آخر که…
به این تنهایی محکوم شم…
برام تکلیف و روشن کن…
بگو میمونی یا میری…
واسه من جا تو قلبت هست…
یا جای دیگه درگیری…