بی راهه
من از بیراهه رفتم تا رسیدم
به تفسیر غم انگیز نگاهِت
چقدر بی تاب بودی و ندیدی
شدم محکوم . . . به جبران گناهت
توو این زندان بی حد تنفر
تو محصور یه دنیای غریبی
تو از دنیا بریدی و ندیدی
که محکوم یه قانون عجیبی
یه قانونی به نام عشق و نفرت
پر از تبصره های بی ترحم
یه جور احساس تنهایی و غربت
میون بی محلی های مردم
تو محکومی ، ولی قانون همینه
باید تنها یه بار عاشق شی انگار
تو این دنیای آشفته. . . گمونم
نمی تونی دووم بیاری . . . اینبار
تو هم از راه بی راهه گذر کن
شاید یه روز از این قانون رها شی
شاید تقدیر این باشه که فردا
یه جای دیگه با من . . . آشنا شی
ترانه سرا : سمیرا اکبرزاده