ژولیده ...

ژولیده

دور تر از حالی که تو داری 
دور تر از حالی که من دارم
دورتر از این جای خالی ها
 آروم نشسته رنگ آرامش
از توو پر از فکر و خیالیمو 
در اصل ولی خالی از امنیت
ژولیده رنگ زندگیمونه 
میگیره آخر حال آرایش
کی جز خدا میفهمه دردسخته
کی جزخودش همدرداین راهه
فرصت برای فکر کردن نیست 
این زندگی بدجور کوتاهه
خط میکشم زیر نبودن هات 
خط میکشم زیر نبودنهام
جز این دقایق ما همو داریم 
روزای خوبی آخه تو راهه
دیروزو کشتم واسه امروزم 
امروز فکرم سمت فرداهاست
حالم واسه اینه که بی حاله
دستای خونی پشت این روزاست
دریا رو دیدی وقتی دلتنگه ؟
وقتی که موجش موج طوفانه
بی تو گمونم که دقیقا این 
حال دلم موجای این دریاست
موهاتو میبندی چه حالین ؟
آزاد کن راحت به رو شونت
من مثل موهای تو دربند 
لبخند ناز و چال اون گونت
موهاتو میبندی نفس میره 
وقتی تو میخندی دلم میره
بس کن یه چیزی جابذارازمن
میمیرم ازعشقت درهر صورت
بستم به تو دل هر دری بازه 
واسه رسیدن تا تو و دنیات
خستم ولی حالم سر جاشه
پر میزنم واسه تو و چشمات

از این نویسنده بیشتر بخوانید: