رمز گشایی

یه عده نشستن ببینن چطور

میشه چشمتو رمز گشایی کنن!

چی پشتِ نگاهِ تو پنهون شده

که میخوان با کشفش خدایی کنن!

 

میچرخن جهان گردا دورو بَرت

به جمعیت کوچَمون فکر کن

چه بی رحمی وقتیکه پلک میزنی

نگاهت رُ کمتر از این بکر کن

 

یه پاریس کمه واسه عطرت، باید

تمومِ هلندو گلاب گیری کرد!

بیوفته اگه عطر تو دست باد

زنو مردو باید که زنجیری کرد!

 

چقد خط چشمات کشونده منو

به شیراز به حافظ به شاخه نبات

مردد شده حافظ از وقتیکه

یه فال کوچولو گرفته برات

 

همه شاعرا حاضرن جون بدن

که یه پُک رو لبهای تو دود شَن!

فقط کافیه نخ بدی تا همه

رو خطِ چشای تو نابود شن

 

به دیوونگیام یه بار تن بده

ببین که چقد عقل من می رسه!

یه لحظه بذار چش توو چشمت بشم

همین واسه ی کل عمرم بسه.

 

#مهدی_دمیزاده

کانال تلگرام اشعار

@MehdiDamizadeh

@MehdiDamizadeh

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/111669کپی شد!
382