قمار

من یه مرد ساکنم
که شروع نمی کنه
برگهای آسشو
ساده رو نمیکنه

نگرانم این قمار
چطوری جلو بره
یه نگاه ساده و
دست عشق لو بره

من یه مرد مبهمم
راز من خود تویی
من یه رنگ خاصم
اونی که مده تویی

سخت میشه وارد
یه جهان نو بشم
یه کلام مشترک
که نه من نه تو بشم

من یه مرد راحتم
که غرور ذاتشه
با جرقه ی چشات
داره شعله می کشه

زیر نور شمع هم
اعتراف سختشه
اولش رو تو بگو
آره دیگه وقتشه

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/111244کپی شد!
285