سمتِ دیوونگی

توو خوابم ندیدم شبیهِ تو رو به تنهاییِ تو قسم میخورم

شاید زودِ اما نمیشه نگم که از حسِ دوس داشتنِ تو پرم

واسه اینکه این عشقُ باور کنی من از هر چی غیر از تو دَس میکشم

تهِ آرزوهای من اینِ که به تنهاییای تو دعوت بشم

چقد دوست دارم مثِ آینه به سمتت که میام ازم دور نشی

دلِ من خزونه پرستوی من به رفتن از این فصل مجبور نشی

به دریا زدم بسکه این آدما منُ توو خودم حبس کردن فقط

فقط عشق درمونِ دردِ منِ به جز عشق چیزی نمیخوام ازت

من از سمتِ دیوونگی اومدم که توو حجمِ عشقِ تو عاقل بشم

یه دریا اگه بیقراری بگو بگو تا برای تو ساحل بشم

منُ فاصله هم اتاقیم همش یه کاری کن این فاصله گم بشه

نترسُ به من دل ببندُ بزار که این عاشقی حرفِ مردم بشه

#واو_الف

 

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/110038کپی شد!
814
۲
۱