من زندگیمو میکردم که یهویی اومدی
من دلم خوش بود که تو یهویی اومدی
اولش همچی خوب بود مخاطب خاص
زندگیم با تو متحول شد مخاطب خاص
عشق اولم شدی و من آدم شادی بودم
حرف از عشق میزدی آدم شارژی بودم
با هم دیگه آینده رو ترسیم کرده بودیم
فکر خونه و زندگی و بچه رو کرده بودیم
 حس عجیبی بود تا که تو کنارم بودی
زندگیمو میکردم وقتی که با من بودی
مثل لیلی و مجنون شدیم عاشق هم
پلکام رو روی گذشته گذاشتم رو هم
همه چی طبق معمول خوب پیش رفت
هرچی بدی بود از خوی و خلقم رفت
من رو تو حساس تو هم رو من حساس
چه عشقی حاکم بود سلطان احساس
عکسامون دوتایی هرکجا ، بود یهویی
فیس تو فیس می شدیم گاهی یهویی
قرار شد دست توی دست هم تا ابد
قرار شد با هم باشیم کنار هم تا ابد
نمیدونم چی شد که  عزیزم کم آوردی
هر چی قول و قرار دادیم پس آوردی
مثل اخر قصه ها کلاغ به خونه نرسید
هرچی فریاد زدم نرو صدام بهت نرسید
بازم خدا روشکر که فقط سوختم فقط
یه دفعه دنیا رو به پای تو باختم فقط
دیگه چی بگم که وقتی تو برنمیگردی
وقتی که تو حرفامو دیگه باور نداری
تصمیم گرفتم که تو رو فراموش کنم
اتش عشقت رو از تو دل خاموش کنم
ولی هرکاری میکنم با تو خاطره دارم
فراموشم نمیشی با تو درد و دل دارم
من از تو گله ندارم گله ام از تقدیره
اصلا از من بود که هر چی تقیصره
تو به من میلی نداری مخاطب خاص
خیانت رو نذار به پایم مخاطب خاص
من واسه رسیدن بهت جون کنده بودم
از هر چی آدم دورم بود دل کنده بودم
حالا که رفتی حال دلم خوش نیست
حتی مثل قبل هم که نبودی نیست
امون از یهویی اومدن و یهویی رفتن
قبل از اومدنت بهتر بودم ، تا رفتن
من زندگیمو میکردم حالم خوش بود
تا رفتی دل من لحظه ای خوش نبود
این شده تموم قصه ی زندگی من
داستان شکست عشقی ساده ی من

با سلام ببخشید که ترانه ام طولانی بود من سعی کردم تو این ترانه داستان همیشگی عشق و عاشقی رو تصویر بکشم که اخرش منجر به شکست عشقی میشه
امیدوارم با نظرات مثتتون راهنماییم کنید