تراژدی
غرقِ سایه ها منم
تو هجومِ سردِ غم
عمقِ فاجعه تویی
یه سقوطِ ارگِ بم
تو بلای تن شدی
صحنه سازِ حادثه
توی سهمِ قلبِ من
عشقِ تو یه وارثه
قهرمانِ قصه من
با یه عشقِ بی خودی
فیلمِ ما تراژدی
روی ریتم و ملودی
سایه سارِ تو منم
یه درختِ بی ثمر
قهرِ تو برای من
مثِ زخمِ یه تبر
فک نکن یه ابرمو
گونه هامه خیس و تر
مَردَم و پر از غرور
با نگاهِ رو به در
من پر از سیاهی و
تو یه نورِ مثلِ ماه
امشبم سرک بکش
تو حصارِ قعرِ چاه
نقشمو عوض بکن
توو سکانسِ آخری
فیلمِ ما تراژدی
تو یه دیو و من پری
تیرِ آخرُ بزن
حسّ و جونمو بگیر
یا سکوتُ بشکنو
توی بی کسی نمیر
از این نویسنده بیشتر بخوانید:
704
۴۴
-
sepinood pahlevaniخوب بود ولی خیلی پیچیده بود البته من شاید مغزم الان خسته ست :-) @};- @};- @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام این حضور شماست که خوبه :-) @};- قطعا مشکل از شما نیست . ;)) @};- تقدیم شماپسند
-
-
مرسده (زهرا) عباس زاده=D> @};- احسنت. تراژدی خوبی بود علیرضای عزیز. لایک 12 :-)پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام خانم عباس زاده عزیز ، ممنون از لطف بی نهایت شما. @};- @};- @};- @};- تقدیم شما.پسند
-
-
nasim mehrabiسلام به به به عالی بود لایک دارید.پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام خانم محرابی، نظر لطفتونه ، ممنون از حضورتون . @};- تقدیم شما .پسند
-
-
مرتضی جهانیسقوط ارگ بمو دوست داشتم پسندیدم @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام دوست عزیز ممنون از حضورت و خوشحالم که مورد پسند بود . :-) @};- @};- @};-پسند
-
-
زينب قربانيغرقِ سایه ها منم تو هجومِ سردِ غم عمقِ فاجعه تویی یه سقوطِ ارگِ بم @};- @};- بسیــــــار زیبـــا بود جنــاب سرمـــدیان @};- ;)) موفق باشیدپسند
-
علیرضا سرمدیانسلام خانم قربانی عزیز :-) @};- خوشحالم که مورد پسند واقع شد ، ;)) @};- حضورتونم دوس داشتم ، موفق باشید .پسند
-
-
نادر آقازادهسلام ، خیلی زیبا بود به درد کارای راک میخوره ممنونپسند
-
علیرضا سرمدیانسلام دوست خوبم ، ممنون از حضورت ، زیبایی در نگاه شماست ، :-) @};- @};-پسند
-
-
مسعود حسنیمن پر از سیاهی و تو یه نورِ مثلِ ماه امشبم سرک بکش تو حصارِ قعرِ چاه @};- @};- @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانممنون از حضورت دوست خوبم ، فقط مصرع آخر به جا حصار اصلاح کردم سکوت .خوشحالم که مورد پسند واقع شد . :-) @};-پسند
-
-
امیر غفاریتو بلای تن شدی صحنه سازِ حادثه توی سهمِ قلبِ من عشقِ تو یه وارثه زیبا بود رفیق لایک @};- @};- @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام امیر جان . ممنونم دوست خوبم . لطف داری شما .:-) @};- @};-پسند
-
-
حسن عرب لاریمیدوست داشتم کارتو زیبا بود @};- @};- @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام حسن جان ، منم حضورتو دوست داشتم . :-) @};- @};-پسند
-
-
حمیدجان بزرگیتیرِ آخرُ بزن حسّ و جونمو بگیر یا سکوتُ بشکنو توی بی کسی نمیر @};- @};- @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام آقای بزرگی عزیز . ممنون از حضورت دوست خوبم. :-) @};- @};- @};-پسند
-
-
نسرین حسینی پور=D>پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام خانم حسینی پور @};- ، ممنون از حضورتون . @};-پسند
-
-
یاسر بهبهانیسلام. آفرین. =D> =D> =D> یه کاری باهات دارم الان خصوصی میفرستم. @};- @};- @};- @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام آقای بهبهانی عزیز ،والا صفا آوردین کاکو . من کوچیک شمام به خدا .اول رفتم پیامتونو خوندم :-) و یه دنیا ازتون ممنونم . @};- @};- @};-پسند
-
-
مجید صادقیسلام عليرضا جان خيلي عالي بود آفرين لايك =D> =D> =D> =D> =D>پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام مجید جان ، من کوچیکتم ،صفا آوردی کاکو . @};- من حضورتو می پسندم ،با دلو جون . @};- @};-پسند
-
-
ناهید سلیمانیسلام ترانه قشنگی ازتون خونذم از واژه های جالبی استفاده کردین لایک 4 تقدیمتون . @};- @};- @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام خانم سلیمانی عزیز. @};- این حضور شماست که قشنگ و زیباست ، ممنون. @};-پسند
-
-
عقیل پورجمالیعلیرضای عزیز سلام وزنی که برای ترانه انتخاب کردین. .( فاعلات، فاعل )..یا بهتره بگم ( فاعلن، مفاعلن ) هست..فضاسازی یی که با واژه های "صحنه، تراژدی، قهرمان قصه، سکانس و فیلم " بوجود اومده..عامدانه و تاثیرگذاره اصرار بر استفاده از عبارتهای نو و واژه های امروزی تحسین برانگیزه..ترانه ای که بتونه واژه های امروزی رو ِ رامِ ترانه ش کنه.. با اقبال مخاطب روبرو میشه.. این رو هم باید در نظر داشت که استفاده از چنین واژگانی یه ریسک محسوب میشه.. و گاهی خشک و زمخت بودن این واژه ها.. تراش خوردنشون رو سخت میکنه با توجه به اینکه دوست دارین کارتون نقد بشه و اشکالات کار رو بدونین.. هر چی رو به ذهنم میرسه خدمتتون عرض میکنم: غرقِ سایه ها منم تو هجومِ سردِ غم عمقِ فاجعه تویی یه سقوطِ ارگِ بم..." سقوط ارگ بم " یه اتفاق معروفه..و اینجا خیلی با "یه" نکره جور در نمیاد..اگه بصورت "تو سقوط ارگ بم" بود..کمی بهتر بود تو بلای تن شدی صحنه سازِ حادثه توی سهمِ قلبِ من عشقِ تو یه وارثه.."بلای تن" چیزیه که تن رو آزار میده..و خیلی تعبیر جالبی برای رسوندن دلخوری یا ضربه خوردن از معشوق نیست..عبارت "توی سهم قلب من/عشق تو یه وارثه" رو خیلی نپسندیدم..معنای این بیت اینه که عشق تو قسمتی از قلب من رو به ارث می بره..اولا برای بخشیدن و به ارث گذاشتن..شاعر داره خیلی چیز ناقابلی رو میبخشه( به میراث میذاره )..و دوما برای کی به ارث میذاره؟..برای "عشق تو"؟..بهتر بود مثلا گفته میشد :چشم تو یه وارثه..به نظرم "چشم تو" وارث مناسب تری محسوب میشه قهرمانِ قصه من با یه عشقِ بی خودی فیلمِ ما تراژدی روی ریتم و ملودی "روی ریتم و ملودی" نقش تعریف نشده ای داره..فیلم رو روی ریتم و ملودی نمیذارن..معمولا ملودی رو روی فیلم میذارن..با حذفش هیچ اتفاقی نمیفته..غیر از اینکه یه قافیه ی جالب و محکم از دست میره..( قهرمان قصه، من/با یه عشق بیخودی/با یه پایان درام/فیلم ما تراژدی ) سایه سارِ تو منم یه درختِ بی ثمر قهرِ تو برای من مثِ زخمِ یه تبر( سایه سار تو منم/یه درخت بی ثمر/رو دلم تبر نزن/ماهو از شبام نبر ) فک نکن یه ابرمو گونه هامه خیس و تر مَردَم و پر از غرور با نگاهِ رو به در ..مصرع دوم این بند..جابجایی ارکان زار میزنه...ضمن اینکه "نگاهی رو به در" داشتن رو در مصرع چهارم ..انگار که از سر اجبار اینجا نشسته باشه..و کاری انجام نمیده و مفهومی نمی رسونه من پر از سیاهی و تو یه نورِ مثلِ ماه امشبم سرک بکش تو حصارِ قعرِ چاه.."حصار قعر چاه" تعبیر مبهمیه..قعر چاه ، حصار نداره...یا حصار چاه، قعر نداره..کجا رو میگی علیرضا؟!! نقشمو عوض بکن توو سکانسِ آخری فیلمِ ما تراژدی تو یه دیو و من پری...شاید اینجا با توجه به کل شعر که معشوق شعر نقش منفی رو داره..بهتر بود گفته میشد:"نقشتو عوض بکن"..نقش شاعر که خوبه..نقش قهرمان..و نقش پری رو داره..نباید ناراضی باشه تیرِ آخرُ بزن حسّ و جونمو بگیر یا سکوتُ بشکنو توی بی کسی نمیر..پایان رو قوی نمی دونم..اینکه گفته میشه :"سکوتو بشکن و توو بی کسی نمیر"..عبارتیه که بی مقدمه در آخر ترانه ظاهر میشه..اولا فکر میکنم شکستن سکوت کمکی به بی کس نمردن نمیکنه..و دوما جایی از ترانه اشاره ای بصورت لفظی یا معنایی به تنهایی و بی کسی طرف نشده. موفق باشید.. پسندیدم ۳پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام عقیل جان ، دوست خوبم . ممنون ازینکه ، همیشه وقت می ذاری واسه کارای پر از عیب نقص من ، ممنون که هستی و باعث می شی یاد بگیرم . خب همینطور که توضیح دادم منم،متاسفانه ترانه با ویرایش اصلی خودم منتشر نشده ، یه جورایی منم اگه می خواستم نقد کنم یه نقدی شبیه به نقد شما داشتم ،اما دانش من کجا و شما کجا ،باز هم ممنونم خب می رسیم به اصل مطلب تا ببینم قراره چی یاد بگیرم غرقِ سایه ها منم تو هجومِ سردِ غم عمقِ فاجعه تویی یه سقوطِ ارگِ بم در مورد کاربرد یه نکره ،صادقانه بگم، واقعا نمی دونستم کاربرد صحیحشو ،ممنون که به اندوخته هام اضافه کردی ، ازین به بعد حتما مواظب خواهم بود . تو بلای تن شدی صحنه سازِ حادثه توی سهمِ قلبِ من عشقِ تو یه وارثه در مورد بلای تن یه جورایی موافقم یه جورایی هم مخالف ... در مورد چشم تو یه وارثه کاملا موافقم ، چون خودمم خیلی تو ویرایش بهش فک کردم اما نتونستم تصحیحش کنم،به هر حال شما کجا و من کجا ، ممنون از لطفت . @};- قهرمانِ قصه من با یه عشقِ بی خودی فیلمِ ما تراژدی روی ریتم و ملودی در مورد ریتم و ملودی ، درسته ریتم و ملودی رو روی فیلم میذارن ، اما من می خواستم این احساس و به وجود بیارم که الان بر عکس شده و یه روایت تراژدی رو روی ریتم و ملودی اجرا کنم ، چون ترانه هست و ترانه هم قراره ریتم و ملودی داشته باشه ، اما خب به خاطر ضعفم در بیان بوده حتما ... ولی خب از ویرایش شما بسیار لذت بردم و می پسندم . قهرمان قصه، من/با یه عشق بیخودی/با یه پایان درام/فیلم ما تراژدی =D> =D> سایه سارِ تو منم یه درختِ بی ثمر قهرِ تو برای من مثِ زخمِ یه تبر ( سایه سار تو منم/یه درخت بی ثمر/رو دلم تبر نزن/ماهو از شبام نبر ) =D> =D> تو این قسمت خواستم موضوع رو یهو رو کنم ، واسه همین از واژه قهر استفاده کردم ، اما ویرایش شما هم زیباست و شکی در اون نیست . فک نکن یه ابرمو گونه هامه خیس و تر مَردَم و پر از غرور با نگاهِ رو به در در مورد جابه جایی ارکان در مصرع دوم منظورتونو متوجه نشدم چون هرچی تقطیع می کنم به نظرم صحیح می یاد ، خوشحال می شم بیشتر توضیح بدی ، اما در مورد مصرع آخر ، کل این بند رو واسه این آوردم که با توجه به مصرع قبل که فرد مقابل قهر کرده تو دل عاشق یه حس دو گانس ، از طرفی واسه دوریه عشقش گریه نمیکنه ولی با عین حال نگاهش رو به دره و منتظره تا هر لحظه قهر به آشتی تبدیل شه ،اگه موضوع رو خوب نرسوندم ، به بزرگی خودتون ... @};- من پر از سیاهی و تو یه نورِ مثلِ ماه امشبم سرک بکش تو حصارِ قعرِ چاه ;)) ;)) ;)) راستشو بخوای اینجارو خودمم اصلاح کردم و شد، سکوتِ قعرِ چاه . @};- @};- نقشمو عوض بکن توو سکانسِ آخری فیلمِ ما تراژدی تو یه دیو و من پری اینجا هم خودم تصحیح کرده بودم و کاملا باهات موافقم( نقشتو) ، منم همینو گذاشتم .و با این بند در واقع می خوام واسه پایان کارم زمینه سازی کنم . تیرِ آخرُ بزن حسّ و جونمو بگیر یا سکوتُ بشکنو توی بی کسی نمیر با توجه به بند قبل از معشوق خواسته شد که دیو باشه پس می تونه دستش به قتل آلوده شه ، یا .. با توجه به اینکه با عاشق هنوز قهره و ازش خواسته شد که تو سکوتِ قعر چاه سرک بکشه ، می تونه این سکوتو بشکنه و با عاشق صلح کنه و توی بی کسی نمیره ، چون حتما معشوق هم داره رنج می بره ،وقتی عاشقش مردی مثه منه !!!!! ;)) البته این آخری شوخی ،من کوچیکه همه عاشقا و معشوقام . :"> @};- @};- @};- عقیل جان امید وارم همیشه موفق باشی ،ممنو که اینقدر خوبی.. تلاش می کنم ترانه های بعدیم زحمتتو کمتر کنم ، یعنی سعی می کنم ایرادام کمتر باشه و از تک تک نکاتی که بهم گفتی استفاده می کنم . پایدار باشی مرددد. @};-پسند
-
-
ناهید ملکیسلام زیبا بود مرسی @};- @};- @};- :-)پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام خانم ملکی،ممنون از حضورتون .زیبا حضور شماست :-) @};- @};- @};-پسند
-
-
وحیدی(سورمه)سلام آقای سرمدیان بسیار زیبا اما اون قسمت که نوشته بودین گونه هامه خیس و تر اگه می نوشتین گونه هام خیسنو و تر بهتر نبود؟؟؟؟؟البته این نظر شخص منه شاید اشتباه می کنم به بزرگی خودتون ببخشید لایک 2 تقدیمتون =D> =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام خانم وحیدی ، ممنون از حضورتون . @};- @};- در مورد این تغییر ،وزن این ترانه فاعلاتُ فاعلن یا فاعلن مفاعلن هست و اگه بخوایم اونطوری بنویسیم وزن به هم می خوره .که البته اگه هم بخوایم زیاد در قید و بند وزن نباشیم به نظر من هم زیباست ، ممنون از پیشنهادتون .:-) @};- @};-پسند
-
-
مرتضی تلیکانی@};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام آقای تلیکانی، ممنون از حضورتون . @};- @};-پسند
-
-
نيما سكوتدرود علیرضا جان فقط میگم به به به به به به ............. لذت بردو لایک 2 تقدیمتون @};- @};- @};- @};- @};- @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام نیما جان ، ممنون از لطف بی نهایتت ، دوست خوبم .حضورت دلنشینه . @};-پسند
-
-
عباس مقدمزیبا بود علیرضای عزیز اما هنوز انتظار من بیشتر از اینهاس به امید موفقیت بییشتر @};- @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام آقای مقدم عزیز . @};- @};- ممنون ازینکه به من انگیزه می دید ، چشم حتما سعی خودم رو خواهم کرد . لطف کردید و با حضورتون سربلندم کردید .پسند
-
-
علی اصغر شریفیاز لحاظ ریتم کار و روونی عالی فقط خیلی من متوجه روایت کار و "آدم خوبه ، آدم بده یا مقصره" نشدم اگه یه توضیحی بدید ممنون میشم. :-) @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام دوست خوبم . :-) @};- ممنون از حضورت. اول از همه باید بگم متاسفانه من این ترانرو دو هفته پیش گذاشتم برای بروز رسانی،بعد دوباره یه ویرایش ازش گذاشتم اما چون دو تا شده بود هیچکدومو منتشر نکردن مدیر محترم.به ایشون پیام دادم ، همون اولی ویرایش نشده رو گذاشتن ، البته ویرایش ها جزیی بود.مثلا حصار با سکوت جایگزین شد و ... در مورد روایت ;)) ... خودمم نمی دونم !!! ;)) والا داستان در مورد کسی هست که عشقش باهاش قهر کرده و حالا این داستان واسش یه تراژدی شده ، به عشقش می گه با عین حالی که واسم سخته دوریت اما مثل یه مرد چشم به راحتم ، پس یا منو بکش یا سکوت و بشکن و باهام صلح کن ... :-) من کوچیکتم ،دیگه به بزرگی خودت ببخش،از ناتوانی منه که نتونستم منظورو خوب برسونم .پسند
-
-
ناشناستو بلای تن شدی صحنه سازِ حادثه توی سهمِ قلبِ من عشقِ تو یه وارثه زیبا بود و دلنشین @};- @};- لایک.اول تقدیمتون @};-پسند
-
علیرضا سرمدیانسلام خانم نور السنا ی عزیز :-) @};- ممنون از حضورتون نظر لطف شماست . :-) @};-پسند
-