I want to see freedom
واژه به واژه از تو جون می گیره تن شعر
بی تو صدام می میره you are the nice killer
دلم می گیره وقتی تو غرق یک سکوتی
برام نگات می مونه such as the moon beauty
می خوام که با حضورت توو عطر تو بشم گم
توو شهر رقص موهات I want to see freedom
نگات به لحظه لحظه م یه معنیِ تازه داد
توو جشنِ عشق و بوسه you are a gift from God
تو کوچه های قلبم همیشه هستی عابر
ادامه ی دستِ توست a road full of flower
داشتنه عشق پاکِت
برام شده آرزو
نمی تونم بمونم stay alive without you
عطیه سلیمیان
کار جالبی بود لذت بردم..لایک @};- @};-
سعیده پورمحمد
به نظرم کار سختیه و تو خیلی خوب تونستی از پسش بر بیای :-) آفرین داری،واقعا لذت بردم @};-
علیرضا الیاسی
سلام جناب جمالی عزیز! بعد از مدت ها ترانه شما باعث شد بخوام اینجا بنویسم...! البته بیشتر از خود ترانه برخوردی که باهاش داشتین قابل توجه بود! هرچند این فرم نوشتن نا خود اگاه باعث شده بود تووی پرداخت چندان خوب در نیاد!(مخصوصا قسمت های فارسی) اما جرات اتون و دوست داشتم!تووی فضایی که غالب ترانه ها گل و بلبلیه! این نوع برخورد هرچند باهمون نگاه کلاسیک! دوست داشتنیه! ولی به این نکته باید توجه کرد! استقبال از این کار آیا واقعا به معنای خوب بودن این کار بوده؟یا برخورد جدیدتون؟ اینکه مخاطب در اولین برخورد با این کار سورپرایز میشه!به نظر من بیشتر به خاطر فضایی جدید کار و قابل درک بودنه این فضای جدید برای مخاطبه!(البته منظور من از مخاطب صرفا همین سایته) اما اگه بخواییم یه کم حرفه ای تر نگاه کنیم!آیا این حرکت آوانگارد(حداقل نسبت به این سایت) که تووی زبان اتفاق افتاده! آیا تونسته تووی چارچوبی که ظرفیتشو داشته!اتفاقی رو ایجاد کنه؟ اکثر این ها سوالاتیه که در برخورد با چنین فضاهای جدیدی!ایجاد میشه! ولی جدای از همه ی این ها ممنون که می نویسین! خوشحالم از آشنایی اتون دوست عزیز و دغدغه مندم @};- @};- :-)
امید منتظری
بسیار دل انگیز و زیبا بود