محبوبه ی دلم …
حالم رو می پرسن
میگم تا وقتی که
میخندی خوشحالم
تا وقتی که چشمات
فنجون قهومه
قشنگ میشه فالم
از تو که می پرسن
انگاری عطرتو
تو خونه می پاشن
میگم که خوشبختی
یعنی دستای من
مهمون اون باشن
یادت که می افتم
خنده روی لبام
جوونه می زنه
شوق تورو دیدن
تو سینه قلبمو
از جاش میکنه
آغوشتو برام
بال پریدن کن
تا پر بگیرمت
بشین توی چشام
دستامو باز بگیر
کز سر بگیرمت
حالم بدون تو
یه مرگ تدریجی
از جنس دلشوره
قلبم به خواستنت
به عاشقت بودن
مجبوره مجبوره
بی تو بهار و توو
تقویم من کشتن
چار فصل زمستونه
نباشی مرگشو
نزدیک می بینه
این مرد دیوونه
چشمات جنون من
خلاصه دنیاست
محبوبه ی دلم
دوست داشتنت خوبه
قد واست مردن
معشوقه دلم