عَطرِ کافور !

آن بُغض هایِ دِلگیر ؛
آن قُفل هایِ زَنجیر ؛
…. بازندِگانِ بازی ….
قُربانیانِ تَقدیر ….. !!!

آن بِرکه هایِ بی روح ؛
ایستادِگیِ یک کوه …
شِن ریزِه هایِ ساحِل ؛
کشتیِ حَضرَتِ نوح … !

چیزی شَبیهِ اِعجاز … ؛
در غارِ دُنیا کَم بود …
سَهمی که میشُد حاصِل
از مالِ دُنیا غَم بود … !

….. بَرقِ نگاهِ شَبنم …. ؛
در قَطره مُنفَجِر شُد ….
… مانَندِ عَطرِ کافور … ؛
‌‌‌ بویی که مُنتَشِر شُد … !

… آذَر گُذشت و دِی شُد …
خورشید از آسِمان رَفت …
… میرَفت که بَرنگردَد … ؛
تیری که از کَمان رَفت … !

با شِیهِ هایِ یک اَسب … ؛
… ذِهنِ سَواری پاشید …
رویِ لَب هایِ سردَش … ؛
… لَبخندِ تَلخی ماسید … !

شَک کَرد به عَقلِ سادِه …
…. اِنکارِ دل بَعید بود ….
رو کَرد به عَکسِ یارَش … ؛
… این آخَرین اُمید بود … !

 

https://www.academytaraneh.com/115345کپی شد!
366
۶
۱
۲

  • حمید اسم خانی با درود نوشتم فقط بدونید اولشو خوندم و در ادامه موندم و لذت بردم. شبیه خاص بودن بود و جالب. یاد هم گرفتم با اجازه ازش. ممنون
    • gelauol2005 درود بر شما جناب اسم خانی عزیز سپاسگذارم نوش نگاه زیبا پسندتان و سپاس برای دریافت نظر ارزشمندتان تابنده بمانید و برقرار
  • حامد تقی خواه کار خوبی بود جناب پیر حیاتی مخصوصا اون اِستادگی یک کوه رو دوست داشتم، تصویر سازیت هم خوب بود ، اما او بند با ترکیب "غار دنیا" یکم تو ذوقم زد شاید از دنیا توقع غار نداشتم😁 ،،،، پیشنهاد بخوام بدم خدمتت جسارتا : ذهن سواری میتونست بشه ذهن سوار ادامه هم لبخنده تلخی میتونشت بشه لبخند تلخ ماسید ضربه بهتری ایجاد میکنه /// پایان بند هم میتونست یکم بهتر باشه بیتی بداهه تقدیمت که بنظرم پایان خوبی میشد . //// عکسی درون ساعت انکار دل بعید است دل خوش به این امیدم پایان شب سپید است ///// جسارت زیاد کردم کار خوبیه ولی چون تصویر سازی خیلی علاقه دارم حیفم اومد نگم امیدوارم ناراحت نشی ، خوشحالم ک هستی و کاش بیشتر بیای کمبودت حس میشه
    • gelauol2005 درود بر دوست گرانقدرم، جناب تقی خواه عزیز ،خوشحالم که این کار رو دوست داشتی و مورد پسندت بود و همچین تشکر میکنم برای وقتی که گذاشتی و نکاتی که گفتی ، پاینده و پیروز باشی
  • آرزوبیرانوند Mahshar666 جناب پیرحیاتی عجب شعری سرودی واقعا حض کردم،من منتقد نیستم و خودم هم شاگردم پس فقط میتوانم زیبایی های اشعار را ببینم شعر شما هم بسیار زیباست🥀🥀🥀