ی جوری عاشقم کردی ،که بی تو دیگه راهی نیست اگه این آسمون باشه،تو شب هام دیگه ماهی نیست صدای خش خش برگ و صدای نم نم بارون منی که بی تو جون دادم همین جا رو کف زندون عجب بی طاقتم کردی که من از همه دلسردم ی جوری من زمین خوردم ،تمام من شده دردم صدای قلب من امشب ضیافت باخدا داره می دونم اونکه اون بالاست هوای ما رو باز داره ببار بارون که من تنهام ،ببار بارون که بی خوابم تو فکرم کلی آشوب ،بدون اون چه بی تابم تو این سرمای دلتنگی ،تو این شب های افسرده ی دختر خسته بود اما ،ی دنیا حرف که خورده نمی دونی برای من چه جبری داره این دوری ی وقتا دست ماها نیست ،ی وقتا خیلی مجبوری همیشه تو سکوت تو ،ی دنیا حرف پرآه چرا یوسف که مومن بود ،ولی حکمش ته چاه یکی ازما دوتا بی هم نمی تونه که برگرده از این تنهایی ممتد گله دارم که این درد منو با دست آرومت ،تو می تونی نوازش کن شاید راهی به جز این نیست ،تو می تونی تو خواهش کن از این دنیای طوفانی از این راهی که ناپیداست می خوام تو مال من باشی دعا کن که خدا با ماست