ستاره
این ترانه کودکانه در مورد ستاره ای هست که عاشق فردی می شه که از تو پنجره همیشه بهش اشاره می کرده،اما حالا دیگه یه مدتی هست که اون فرد لب پنجره نمی یاد و ستاره ی ما همیشه در انتظاره
ستاره
من یه ستاره بودم
پر از بهانه بودم
جوون و تنها بودم
غرق ترانه بودم
دستات که سوی من شد
از همه دل بریدم
نقش قشنگ چشمات
رو قرص ماه کشیدم
وقتی نگام میکردی
چشماتو من می دیدم
تک تک غصه هاتو
از تو نگات می چیدم
عشق همیشگیم بود
هر شب تورو ببینم
شاید که رویاهاتو
خواب تورو ببینم
حالا دیگه تو رفتی
عشقت همیشه تنهاست
چشمه ی حسرت من
حالا دیگه یه دریاست
شهاب بی فروغه
نگاه تشنه ی من
رنگ غروب عشقه
چشمای خسته ی من
ای نور چشمای من
چشمک هر شب من
تویی ترانه ی من
هستیه امشب من
وقتی که آینه از تو
عیبی به چشم نبینه
کجا برم که چشمام
عینه تورو ببینه
یادت باشه که هرشب
چشمک فقط بهونست
برای دیدن تو
این آخرین نشونست