سبزی جنگل مثل من تکراری

مرده تو دل رنگ سبز بهاری

رودآبی سرفروبرده تو مرداب

ازچشمه زلال افتاده تو گنداب

سبزی برگ به هوای شبنم بود

تو حنجرش درحضور باد فریاد بود

میوه ازترس چیدن بربادرفت

زندگی آدما از تکرارازیادرفت

عصر نو-تصویرکهنه-اندیشه پوسیده

فضاآلوده-احساس مرده-ریشه پوسیده

عشق توزبان مثل  نقل و نباته

توزندگی امروز یه عنصر بی ثباته

حتی رویاشکل رویای پیشینه

دوغ و دوشاب یکیه- تلخ مث شیرینه

پرنده خاکستری تو قفس  ناامیده

هوس تازگی نداره برچهره پرده  کشیده

ترانه سرا غرق سوزه تکراریه

انگاربی خبراز حال شقایق بهاریه

زندگی توقاب سیاه آویزونه

کوکب بخت تو مدار صفر میزوونه

آینه  شکسته از شبیه سازی

تکه تکه شده از عشق بازی

باید شکست رسم کهنگی

باید پاشید نور به زندگی