پیاده رو
اتفاقی از کنارت رد شدم،اما عطر تورو خوب میشناسم
من با اینکه بی توجهم ولی،به تو و رفتار تو حساسم
چقد این لحظه رو من دوس دارم،که به شوق دیدنت برگردم
توی تنهاییام این لحظه رو من،با خودم صد دفه تمرین کردم
بین جمعیت گمت کردمو باز،تو جزیرۀ خودم تنها شدم
از تو بت ساختم برای زندگیم،اینطوری وابسته به رؤیا شدم
"عطر تو رو میشناسم،
من به رفتار تنت حساسم
بتای دیگه رو ساده میشکنم،
تا تو باشی همۀ احساسم"
کاشکی بارون بگیره چتر تورو،میشه بین جمعیت ساده شناخت
اگه بارون بگیره میشه یبار،به هجوم جمعیت ساده نباخت
انگاری جاذبه داری که همه،اینطوری دور و برت میگردن
توی این منظومۀ پیاده رو،حتی زنها به تو عادت کردن
من با اینکه میدونم دور شدی،اما بازم دنبالت میگردم
به خودم دلداری میدم اما،من به رفتن تو عادت کردم
"عطر تورو میشناسم،
من به رفتار تنت حساسم
بتای دیگه رو ساده میشکنم،
تا تو باشی همۀ احساسم"
امید منتظری