دلت نمیسوزه برام … باصدای حجت و وحدت رحیمی
خیلی دیگه تنها شدم
دلت نمی سوزه برام
هیچ وقت نمی پرسی ازم
چه حالیَّم ؛ الان کجام؟
به هیچکیَّم دل نمیدم
فکر و خیال من شدی
هرجا میرم ازتو میگم
جواب سوال من شدی
از وقتی نیستی عزیزم
به قرص شب رو می کنم
تُو التیام دردتَم
عکساتو من بو می کنم
کوچه شده آغوش من
ماه شبام شکل منه
قلبم دیگه نا نداره
هی داره ناجور می زنه
خیلی دیگه عوض شدم
خندیدن و یاد ندارم
دلم می خواد گریه کنم
اشکامو باز کم می یارم
نیستی همش بغض می کنم
دلت نمی سوزه برام؟!
چشام تو چشم جاده ووْ
من تا همیشه چش به رام
میترا باقری
خیلی دیگه تنها شدم دلت نمی سوزه برام هیچ وقت نمی پرسی ازم چه حالیَّم ؛ الان کجام؟ درود. بسیار زیبا بود.لذت بردم می پسندم @};- @};- @};-
حسام بهمن
سلام. مقداری از درون خود بیرون اومدن و تصاویری از بیرون و حال و هوای معشوق دادن هم میتونست خوب باشه. این بیت معنا نمیده برام:عکساتو من بو می کنم سلامت باشید. @};- @};- @};-
بهروز دولت آبادی
ممنون ترانه ی زیبایی سرودید @};-
سهیل پیلتن
درود جناب کدخدایی ترانه زیباتون رو خواندم و از خواندنش لذت بردم سپاس قلمت پرمهر @};-
مجید صادقی
=D> =D> =D>
پنجاه درجه
قصه ی باغ
بی خیالت شدم