بزن بارون
بزن بارون بزن امشب دوباره
که یک دل گوشه ای چشم انتظاره
بزن بارون به یادِ صبحِ پاییز
که اومد عشقِ من از یه ستاره
بخون از لحظه های آشنایی
از آغوشِ نگاهِش تا رهایی
به سهمِ روزگارِ بی مروت
نگو باز از جدایی از جدایی
بزن بارون، بزن که رفتم از یاد
بخون از عشق و از قاصدکِ باد
از اون قلبِ سپید و آسمونی اش
سراغ از من بگیر از مرگِ فریاد
بخون، شاید به یاد من بیفته
بگو بی اون گلِ اشکم شکفته
ببار مثلِ چشای من که هر شب
توی یادِ نگاهش گُرگرفته
بزن بارون! بگو از این دیوونه
بگو از گریه های بی نشونه
براش از اشکِ من مرثیه سر کن
بخون شاید کنارِ من بمونه
_امین گرجی زاده