نقطه چین …
تو گلوی ترانه مون قیره
خفه میشم صدای تیرم رو
زندگی یعنی یه “دوی ماراتن”
“بمب گذاری” بکن مسیرم رو
قیمت زنده بودنت چنده ؟!
روز و شب برده ی یه مُش دردی
“نقطه چینه” خلاصه ی حرفات
بسکه شعرات و خودکشی کردی !
جا گذاشتم خودم رو تو دیروز
لای زخمای خسته ی تاریخ
گریه کردم به جای هر واژه
پیش چشمای بسته ی تاریخ
درد زخمت دوباره عادی شد
سنگرت شد مسکّن و تب بُر
مثل یه شعر انتحاری باش
توی دنیای زشت خودسانسور .
مثل دستمال کاغذی بودم
عشق من بی جهت مچاله ات شد
شعر من زندگیمه ، شوخی نیس
همه زندگیم زباله ات شد .
بعدِ پس لرزه های دل کندن
مثل هر خاطره، خطر بودی
تکه تکه اس سکوت وجدانت
پیش شعرام گوش کر بودی .
نبش قبر یه آرزو بودم
مومیایی خنده تو موزه
گریه تزریق میشه تو دنیام
دهن شعر تلخ و می دوزه !
زندگی ، کافه ای که تعطیله …
بچگی رو چه ساده له کردیم
رد شو از خطّ قرمز لکنت
همه قربانی همین دردیم !
من روانی شدم تو رویاهام
تو حماقت نکن عزیز من
یه مسلسل دهن کجی می کرد
وقت اکران، به غیرت بتمن !!
………………………………
……………………………..
………………………………
… .