بی عنوان
بده من پاکت سیگارم را
تا که پر دود کنم سینه ی خویش
تاکه با توده ی ابری کاذب
بیشتر تیره کنم دیده ی خویش
××× ×××
من به خون خواهیِ خود مشغولم
به تماشای قصاص لبخند
به پرستاریِ از یک مرده
راستی نرخ تولد شده چند؟؟!!!
××× ×××
چشم من در پیِ تو می گردد
تا بدانی که به من نزدیکی
ومن هر لحظه کنارت هستم
گرچه سهم ام ز تو شد تاریکی
……………………….
از مجموعه ۱۰۰ مشق عشق. بیاد فروغ .. شهریور ۱۳۸۴ هرات