پرستوها رو سمت خونه راهی کن
پرستو ها رو سمت خونه راهی کن
بزار تا آسمون شهر خوشبوشه
بزار با اشکی که میریزه از چشما
حیاط چشمهامون آب و جاروشه
بیا ماه کفن پوشم که این روزا
یکی بیتابه و دلتنگ دیداره
همونی که به سمت جبهه راهیت کرد
نمی تونه ازین در چشم برداره
همون که بعد تو چشماش کم سو شد
کمونی که تورو نذر رضا کرده
کناره پنجره فولاد هی می گفت
بیا ضامن شو تا این بار برگرده
حالا عکس تورو رو دست میگیره
می خواد باور کنه اما نمی تونه
که از اون خوش قد و بالای دیروزش
پلاک و استخون برگرده تو خونه
پرستو ها رو سمت خونه راهی کن
بزار تا آسمون شهر خوشبوشه
بزار با اشکی که میریزه از چشما
حیاط چشمهامون آب و جاروشه
———————————————————————-
این ترانه به زودی با صدای رسول بهرامی پخش میشه
امیر علیزاده
سلام کار بسیار زیبایی بود..ممنونم @};- @};- +لایک @};- @};-
حامد تقی خواه
همیشه احترام اونایی که از جونشون برام گذشتن رو دارم رفتن شون خیلی ارزشمند بود این تران همنو یاد یه ترانه از خودم انداخت که اخرین مراحل اجراش رو میگذرونه و موضوعش نامه ی یه اسیر جنگی به دخترشه @};- ترانه خوبی بود شاد باشی و شاعر
عماد بهاری
سلام و عرض ادب دست خوش داشت اندیشه و احساس پاک تان =D> =D> =D> @};-
پنجاه درجه
قصه ی باغ
بی خیالت شدم