… این همه درد اتفاقی نیست (؟)
((بســـم الله الرحــمن الرحــیم))
تلاش و تجربه ی مشترکی از : حمیده سادات غفوریان و احسان ابوالحسنی
گــاهی وقـتا سکــوت فریــاده
میشه بااون یه شهــرحادثه ساخت
توی دوران قتــل عــام نفـس
با سـکــوت انـقـلاب راه انداخت
*
ولی نه! از سکــوت می ترسم
مـثِ باغــی که توش کلاغـی نیست
زنــدگـی کـم کـم ایـنو یــادم داد
ایــن همــه درد اتّفاقـــی نیست!
*
اینـکه بایــد خــلاصه شی هرروز
تو یه تـابـــوتِ چـــاردیـــواری
هـی به سیــگار مُرده پــک بزنی
که بفـهــمی توهم نفــس داری!!
*
پُره ناگــفته باشـی و ســاکــت
روبه قبــله به درد پــُل بزنی
خــس خــسِ سرفه هاتوگریه کنی
روی ویــلچـر به جــاده زُل بزنی!
*
که ببینی ”جــهان جــهانِ تو نیست”*
پشـت دیــوار چیــن دلت تنـهــاس
که سکــوتت، غمـت، پریـشونیت
مثـل تـف تـوی صــورت دنیــاس
*
ماکه سـرگــرمِ زنـدگـی بودیم
راهمـونو به گــریه کـــج کردن
وحشت جــاده های عـابرکُش
پای انـگیـــزه رو فلـــج کردن!
*
یهو توو ”اوّلیــن سکـانس بهـشت”
زنــدگیــمون ”شب هـیــولا” شد
گـــرم تعمیــر سقــف بودیــم و
وسطِ خونه مون” گســـل” وا شد!
*
توی قحــطیِ شعــرو اکسیــژن
نفــسا کنـــج سیــنه کــــز کردن
بغــضمون تا هـوای حـادثه کرد
نســل فریــــادو منــقـــرض کردن!
*
تــو می خواستی بجنگی امّادرد
سـوژه ی فیــلم ترسـناکــت کرد
ســرطــان کــارشو بلــــد بود و
”آخــرین قهــرمان” و ساکــت کرد!
*
قــول مـــردونه داده بـودی کـه
اسـمتو هرجــا می برم، باشــی
کـه خــیالت نـذاره تنــــها شم
مثــل سـرگیـــجه توو سرم باشــی
*
قــول مـــردونه داده بــودی،پس
آرزو هــاتو قســمـت مـــن کـن
ایــن روزا مثـل سایه تاریــکم
از لــج شـب یه شمع روشــن کن
*این ترکیب الهام گرفته شده ازآقای محمّد سعیــدشاد:
جـهـان روشن این روزها جهــان تو نیست
بخــواب جــان برادر! زمان زمان تو نیست