"جمعه من بودم"

جمعه ساکت بود ساکت مثل شب

جاش بیرون از تمام هفته بود

در سکوت مرگبارش خسته از

قیل و قال روزهای رفته بود

 

چون زنی بیوه که در چنگال غم

هیچ حسی بهر آرایش نداشت

همچو مردی در سراشیب سقوط

لحظه ای آرام و آرامش نداشت

 

جمعه ساکت بود تا از آسمان

چشم بر او دوخته چشمک زدی

با یقین استوار از دست عشق

سیلی محکم به گوش شک زدی

 

جمعه من بودم که نور عشق را

از شب زیبای چشمان تو چید

شنبه یکشنبه دوشنبه دود شد

شد سه شنبه چهار شنبه ناپدید

 

پنجشنبه روز شوق و انتظار

جمعه روز شادمان وصل شد

جمعه های تلخ عمرم بعد ازآن

خوشترین ایام در هر فصل شد

https://www.academytaraneh.com/108516کپی شد!
764
۴
۱