شب ِ مه آلود
شب ِ مه آلوده ی ِ من ، از ته دل میگم سلام
بگو مثل گذشته ها ، تنگ شده باز دلت برام
اومدی و دوباره ماه ، پشت ِنقاب ابرا موند
درد ِ دلامـونو بــازم ، ترانه کرد و از نو خوند
شب ِمه آلوده ی من،عطر ِ تو رو بو میکنم
از تو نمی ترسمو با ، وجود ِ تو خو میکنم
تو فکر ِ انتـــقامی و ، دلت گرفته از زمیـن
من اما از تو خسته تر ،قلب شکستمو ببین!
خورشید ِشهر ِقصه ها ، فردا میاد به جنگ ِتو
شب ِ مه آلوده یِ من ، فقــط نرو ، فقـــط نرو
اومدی و دوباره ماه ، پشت ِنقاب ابرا موند
درد ِ دلامـونو بــازم ، ترانه کرد و از نو خوند
28 آبان ۹۰