تو ستاره ی شعوری

توو شبای قحطی شعر
تو ستاره ی شعوری
لذّت گذشتنم از
مرزهای بی عبوری

تپش مداوم عشق
توو رگای کهکشونی
شوق لمس انتهای
ارتفاع آسمونی

مث قله ی دماوند
پر غرور و بی نیازی
توی دامن خیالم
تویی که ترانه سازی

تو مث شروع بارون
توو یه روز پر غباری
تو شکوفه ی یه لبخند
روی چهره ی بهاری

میشه با تو بود و لج کرد
با لجاجتای تقدیر
میشه با دستای بسته
نارو زد به قفل و زنجیر

باید از نهایت غم
تا چشای تو سفر کرد
واسه فتح قلّه ی عشق
گاهی لازمه خطر کرد

https://www.academytaraneh.com/91600کپی شد!
888
۲۳

  • علی عزیزی سلام خانم جزایری ترانه بی نهایت زیبایی بود از اینکه از نقد کارهاتون استقبال می کنید واقعا خوشحالم. کارتون زیبا بود و شنیدنی و از اینکه نقدی براش ندارم و دستم خالیه عذر می خوام امیدوارم شاد باشید
  • محمد قاسمی سلام و درود. کار زیبایی بود و پر از تصاویر خلاقانه. البته کارهای قبلی شما به نظرم جذاب تر بود. روی چهره ی بهاری اینجا نمی دونم چرا احساس میکنم حشو داریم؟؟؟؟؟ برقرار باشید.
  • ناهید ملکی سلام انیس جان ترانه خوبی بود این خوبه که میتونی تو سبکای متفاوت ترانه بگی آفرین
  • یاسر بهبهانی سلام انیس خانم. ترانه زیبایی بود . لذت بردم.
  • حمزه عليزاده سلام ... ترانه ی قشنگی بود .. موفق باشید ...(_:
  • فاطمه محاسن درود بر تو عزیزم
  • علی یاری سلام خانوم جزایری ترانتون زیبا بود موفق باشی خواهره گلم
  • نيما سكوت درود بانو انیس چه ترانه زیبایی سرودید احسنت
  • علی اصغر شریفی خیالپردازی نسبتا خوبی توی کار وجود داشت. بند پایانی کارتون رو دوست داشتم. توی این قسمت: توو رگای کهکشونی>> نمیدونم منظورتون از کلمه" رگ کهکشون" یعنی چی؟ اگه یه توضیحی بدید ممنون میشم. شاید میشد گفت " توو مدار کهکشونی" البته این هم شاید خودش کاملا درس نباشه و جای بحث داشته باشد. موفق باشید.
    • انیس جزایری سلام آقای شریفی. ممنون که کار رو با دقت می خونید و ریزبینانه نظر می دید. آدما از قدیم به آسمون زل می زدن و با خیالپردازی خطوط فرضی بین ستاره های پر نور نزدیک به هم تصور می کردن. شاید رگای کهکشون رو بشه به همون خطوط خیالی تعبیر کرد. البته می شد گفت :تپش مداوم عشق توی قلب کهکشونی. این هم انتخاب بدی نیست.
  • sepinood pahlevani سلام عزیزم زیبا بود اما فکر میکنم انیس میتونه خیلی بهتر از اینا باشه اینو اثار اخیرت بهم میگن موفق باشی
    • انیس جزایری سلام عزیزم. بازگشت دوباره ت به آکادمی خوشحالم کرد. جات خالی بود این چن وقت. این ترانه رو از کارای متوسط خودم می دونم. مترصد پیدا کردن سوژه های ناب هستم واسه ترانه های بهتر. انشالا بزودی جرقه ش به ذهنم میاد. ممنون از حضورت.
  • مجید صادقی سلام انیس عزیز کارت خیلی خوب بود واقعا زیبا بود مرسی
  • نسیم بیرانوند سلام انیس جان... ترانه ات سرشار از تشبیه های هنرمندانه و صنایع ادبی فوق العاده زیبا بود...این و خیلی دوست تر داشتم:) تپش مداوم عشق توو رگای کهکشونی شوق لمس انتهای ارتفاع آسمونی خیلی دوست دارم وقتی میام اینجا نقد که نه! یه سری پیشنهادها بدم! اما نمیشه..نمیدونم چرا؟ شاید چون خودت خیلی ریزبین هستی و قبل از انتشار کلی با مصرعها و بندها کلنجار رفتی و اونها رو چکش کاری کردی...اما از اونجایی که طبق اصول مدیریت! وضعیتی که در اون هستیم هرگز بهترین وضعیت نیست و جایگزینهای بهتر همیشه وجود دارند، بنابراین باید همواره دنبال جایگزین کردن انواع واژه ها، قافیه ها و مصرعها و حتی بندها بود.خود من نسخه ای که اینجا منتشر میشه رو هرگز نسخه ی نهایی کار، نمیدونم..امیدوارم همیشه ترانه های اینچنینی و حتی قوی تر هم ازت بخونم... بسیار عالی و زیبا:)
    • انیس جزایری سلام نسیم گلم. مرسی عزیزم. اگه راستشو بخوای خودم علاقه زیادی به این ترانه و اینجور ترانه ها ندارم. اومدنش یهویی بود و دیدم همچین بد هم نشده. ولی دوس دارم ترانه "تنها مسافر" رو که قبلا گذاشتم تو آکادمی بخونی و نظر بدی. چون تا حدودی به کارای خودت نزدیکه. مرسی که انقد با حوصله جواب خلایق رو میدی دوست خوب و شاعرم.
      • نسیم بیرانوند انیس جان سلام:) خوندم کارت رو...تنها مسافر رو....بله...به کارای من نزدیکه...:) خیلی زیبا بود...کامنتهای بچه ها رو هم خوندم و با کسانی که تمجید کرده بودند موافقم...خوبه که میتونی به انواع سبکها ترانه بگی..من نوبت بعد، ان شااله کارهایی که متفاوته با این سبک رو ثبت میکنم...یکی از کارای قدیمی رو...اما در نهایت باید یه سبک رو انتخاب کرد...من به ترانه هایی مثل ترانه ی آخرم خیلی مسلط شدم و البته خودم این سبک رو دوست ندارم...به سبک مونا برزویی هم مسلطم اما نمیخوام بهش نزدیک بشم چون از اینکه ترانه ام قالب یه ترانه سرای دیگه رو بگیره میترسم...دوست دارم سبک تازه ای داشته باسم و این سبکی که ازم میخونی انتخاب نهایی من نیست...باید فکر کرد...باید خیلی فکر کرد و وقت گذاشت انیس جان...واسه همین زیاد نزدیک کارهای ترانه سراهای دیگه نمیشم...طرحواره های قدیمی رو دوست ندارم حتی اگه موفق باشن واسه همین کارهای خانم پهلوان رو هم نخوندم هرچند قبلا توو اینترنت روزنامه وار خونده بودمشون...میدونم خیلی کمکه ولی حداقل فعلا این کار رو نمیکنم...خودم و میشناسم! بیرون اومدن از جلد دیگران برام خیلی سخته! اینه که زیاد دنبال ترانه سرای خاصی نیستم... ترانه ای که گفتی بخونمش یعنی ترانه ی تنها مسافر رو خیلی دوست داشتم چون بوی ترانه های شاعرانه رو میداد! کارهات و تک تک خواهم خوند...در اسرع وقت:) مرسی بابت اون ترانه؛-)
  • امین بهاری زاده سلام خواهر گلم کار زیبایی بود...لذت بردم...احسنت....
  • علیرضا سرمدیان سلام بانو انیس عزیز و محترم کارت فوق العاده تصاویر لذت بخشی داشت ... فقط چون واسه کارت ارزش قائلم و می دونم باید نظرات مخالفمو بگم تا تعریف! در نتیجه.... تو ستاره ی شعوری---->کلا اسم کارت *تو* اضافیه! تویی که ترانه سازی تو مث شروع بارون توو یه روز پر غباری تو شکوفه ی یه لبخند روی چهره ی بهاری همه تو ها رو اگه حذف کنیم به کار صدمه ای وارد نمی شه ...واسه اینه که بهتره نباشن ،کارت درگیره تو هست ... می دونم خیلی از بزرگان هم اینکارو می کنن ولی دوره بزرگان گذشت ، وقتی کاری اشتباهه نباید انجام داد .فضای ترانه کوچیکه باید از گوشه گوشه وزن استفاده کرد با واژه های قشنگ و این تو های وزن پر کن خوب نیستن .... با تشکر از حس خوب ترانت ....
    • انیس جزایری سلام علیرضا جان. مرسی از نظرت. تو ستاره ی شعوری یه جمله کامله با فعل و فاعل. ولی اگه به کسی بگی "ستاره ی شعوری" طرف نمی دونه جمله شما ادامه داره و مثلا می خوای بگی "ستاره ی شعوری در آسمان دیدم" یا منظورت اینه که تو ستاره شعور هستی. شاید بعضی از من ها و تو ها یی که تو ترانه ها می بینید حشو باشن و به مقتضای وزن اومده باشن ولی اجتناب کامل ازین حشوها گاهی مجبورتون میکنه کل حرفی که می خواید بزنیدو تغییر بدید و این به نظر من فدا کردن مفهوم برای تبعیت مو به مو از قوانین خشک ادبیه. باید از بزرگان ترانه یاد گرفت که گاهی حتا قافیه رو تو ترانه شون فدای مفهوم می کنن. البته این فدا کردن باید آگاهانه و بنا به مصلحت معنای ترانه باشه. برای بحث با شما همیشه مشتاقم. ممنون از حضورتون.
  • maede najafi سلام انیس جان خیلی خیلی احساس خوبی داشت ترانه ات یکی از بهترین کارات بود...آفرین مراقب شمعدانی هایت باش... اردیبهشت... ماه عاشقی های بی ملاحظه ست....